مقالات مرتبط با این موضوع |
مقالات ترجمه شده ریسک های مالی مقالات ترجمه شده بانکداری اسلامی |
کد محصول: H328
سال نشر: ۲۰۱۸
نام ناشر (پایگاه داده): الزویر
نام مجله: Pacific-Basin Finance Journal
نوع مقاله: علمی پژوهشی (Research articles)
تعداد صفحه انگلیسی:۲۱ صفحه PDF
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۴۳ صفحه WORD
قیمت فایل ترجمه شده: ۲۹۰۰۰ تومان
عنوان فارسی:
مقاله انگلیسی حسابداری ۲۰۱۸ : ریسک در بانکداری اسلامی و حاکمیت شرکتی
عنوان انگلیسی:
Risk in Islamic banking and corporate governance
چکیده فارسی:
ما تفاوت های ریسک در بین بانک های اسلامی و بانک های متعارف را با توجه خاص به نقش شورای نظارت بر شریعت (SSB) در مورد ریسک در بانک های اسلامی مورد بررسی قرار می دهیم. با استفاده از نمونه ای از بانک ها از ۲۸ کشور، دریافتیم که بانک های اسلامی دارای ریسک نقدینگی بالاتر، ریسک اعتباری پایین تر، خطر ورشکستگی پایینتر، اما در مقایسه با بانک های متعارف با ریسک عملیاتی یکسانی هستند. ریسک عملیاتی و ورشکستگی در بانک های اسلامی با افزایش اندازه SSB و سطح تحصیلی اعضای SSB کاهش می یابد، اما با افزایش تعداد دانشمندان مشهور شریعت در SSB ، ریسک عملیاتی و ورشکستگی بانک های اسلامی افزایش می یابد. ویژگی های SSB تأثیر قابل توجهی بر ریسک نقدینگی و اعتباری ندارد. یافته ها برای اندازه گیری های ریسک احتمالی و استفاده از سیستم تخمین GMM قوی و محکم می باشد.
کلیدواژگان: بانکداری اسلامی، شورای نظارت شریعت،تمرکز مالکیت، ریسک
مقدمه
صنعت بانکداری اسلامی از اوایل دهه ۲۰۰۰ رشد چشمگیری داشته است. کل دارایی ها در صنعت بانکداری اسلامی از ۱۹۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۰ به ۱۴۵۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵ افزایش یافته است انتظار می رود این میزان تا سال ۲۰۲۱ به ۲۷۱۶ میلیارد دلار افزایش یابد (Thomson Reuters، ۲۰۱۶). رشد سریع صنعت بانکداری اسلامی علاقه محققان را در زمینه ی مقایسه ریسک بانکداری اسلامی با بانکداری متعارف برانگیخته است (Čihak and Hesse، ۲۰۱۰؛ Abedifar et al. 2013؛ Beck et al.، ۲۰۱۳؛ Kabir et al. ، ۲۰۱۵؛ Mollah et al.، ۲۰۱۷). تحقیقات تجربی پیشین، اقدامات حسابداری مبتنی بر ریسک ورشکستگی و ریسک اعتباری را برای بانک های اسلامی و متعارف مورد بررسی قرار داده است . یافته ها نتایج متفاوتی دارند.
عابدی فر و همکاران (۲۰۱۳) و مولاه و همکارن. (۲۰۱۷) دریافتند که ریسک بانکداری اسلامی با بانک های متعارف تفاوتی ندارد. در مقابل، چیاک و هس (۲۰۱۰) و بک و دیگران. (۲۰۱۳) دریافتند که بانک های اسلامی با ریسک ورشکستگی بالاتری مواجه هستند. با توجه به ریسک اعتباری، عابدی فر و همکاران (۲۰۱۳) در بانک های اسلامی ریسک اعتباری کمتری را گزارش می کند در حالی که کبیر و همکاران (۲۰۱۵) نشان می دهند بانک های اسلامی در مقایسه با بانک های متعارف ، دارای ریسک بالاتری هستند. این یافته های متنوع ممکن است به دلیل استفاده از نمونه های غیر مشابهی از بانک ها، نمونه های مختلف یا مدل های مختلف ریسک بانکی باشد. همچنین این مطالعات محدود به بررسی ریسک ورشکستگی و ریسک اعتباری است. پژوهش ما ادبیات را به روش های مختلف مورد بررسی قرار می دهد.
Abstract
We examine the differences in risk between Islamic and conventional banks with specific attention to the role of Shariah supervisory board (SSB) composition on risk in Islamic banks. Using a sample of banks from 28 countries, we find that Islamic banks have a higher liquidity risk, lower credit risk, lower insolvency risk, but encounter similar operational risk in comparison with conventional banks. Operational and insolvency risks in Islamic banks decline with an increase in SSB size and SSB members’ academic qualifications, but increase with an increase in the number of reputed Shariah scholars on the SSB. The SSB attributes do not have significant influence on liquidity and credit risks. The findings are robust to alternative risk measures, and the use of a system GMM estimator.
Keywords: Islamic banking,Shariah supervisory board,Ownership concentration,Risk
۱. Introduction
The Islamic banking industry has grown rapidly since the early 2000s. Total assets in the Islamic banking industry grew from $195 billion in 2000 to $1451 billion in 2015 and this is expected to further increase to $2716 billion by 2021 (Thomson Reuters, 2016). The Islamic banking industry’s rapid growth has spurred scholarly interest in investigating the issue of risk of Islamic banks in comparison to their conventional counterparts (Čihák and Hesse, 2010; Abedifar et al., 2013; Beck et al., 2013; Kabir et al., 2015; Mollah et al., 2017). Previous empirical research has examined accounting-based measures of insolvency risk and credit risk for Islamic and conventional banks. The findings are mixed. Abedifar et al. (2013) and Mollah et al. (2017) find that Islamic banks’ insolvency risk does not differ from that of conventional banks. In contrast, Čihák and Hesse (2010) and Beck et al. (2013) find that Islamic banks face greater insolvency risk. With reference to credit risk, Abedifar et al. (2013) report less credit risk in Islamic banks while Kabir et al. (2015) show Islamic banks are at greater credit risk compared to their conventional counterparts. These diverse findings may be due to their use of an unmatched sample of banks, different samples1 or different bank risk models. Also, these studies are limited to an examination of insolvency risk and credit risk. Our paper extends the literature in several ways.2
First, a key principle of Islamic finance is the prohibition of excessive risk-taking. The current regulatory infrastructure is tailored toward controlling risk exposures of conventional banks. Unlike conventional banks, Islamic banks operate under moral prohibitions set out in Islam with respect to excessive risk-taking, interest-based transactions, and transacting with firms whose core business are deemed illicit in Islam.3 These moral prohibitions along with lack of prudential regulations of Islamic banking can lead to differences in risk-taking between Islamic and conventional banks. Like our predecessors, we examine credit risk and insolvency risk of Islamic and conventional banks—but unlike them, we examine liquidity risk and operational risk. We measure these risks and investigate their determinants for both bank groups.4 This line of investigation is important to depositors choosing between Islamic and conventional banks, bank managers identifying the key drivers of bank risk, regulators designing a coherent risk assessment framework for a dual-banking system that comprises Islamic and conventional banks, and policy-makers using interest-bearing financial instruments as conduits for monetary policy transmission.