این مقاله ISI به زبان انگلیسی از نشریه الزویر مربوط به سال ۲۰۱۹ دارای ۹ صفحه ی انگلیسی با فرمت PDF و ۳۲ صفحه ترجمه فارسی به صورت فایل WORD قابل ویرایش می باشد در ادامه این صفحه لینک دانلود رایگان مقاله انگلیسی ، بخشی از ترجمه فارسی مقاله و لینک خرید آنلاین ترجمه ی کامل مقاله موجود می باشد.
کد محصول: M827
سال نشر: ۲۰۱۹
نام ناشر (پایگاه داده): الزویر
نام مجله: Journal of Business Research
نوع مقاله: علمی پژوهشی (Research articles)
تعداد صفحه انگلیسی: ۹ صفحه PDF
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۳۲ صفحه WORD
قیمت فایل ترجمه شده: ۳۱۰۰۰ تومان
عنوان فارسی:
مقاله انگلیسی ترجمه شده ۲۰۱۹ : اصول اخلاقی در برندسازی (برندینگ)، روابط برند مشتری، استراتژی ارزش برند و ایجاد برند به عنوان یک موسسه اجتماعی
عنوان انگلیسی:
The ethics of branding, customer-brand relationships, brand-equity strategy, and branding as a societal institution
برای دانلود رایگان مقاله انگلیسی بر روی دکمه ذیل کلیک نمایید
وضعیت ترجمه: این مقاله به صورت کامل ترجمه شده برای خرید ترجمه کامل مقاله بر روی دکمه ذیل کلیک نمایید (لینک دانلود بلافاصله بعد از خرید نمایش داده می شود)
مقالات مرتبط با این موضوع: برای مشاهده سایر مقالات مرتبط با این موضوع (با ترجمه و بدون ترجمه) بر روی دکمه ذیل کلیک نمایید
چکیده فارسی:
ایجاد برند ، روابط مشتری با برند، استراتژی های ارزش برند و ایجاد برند به عنوان یک موسسه اجتماعی به یک موضوع بحث برانگیز در جنبش های ضد برند در سراسر قاره های مختلف ، تبدیل شده است. این جنبش معتقد است که برندسازی فقط مشکل آفرین نیست، بلکه از لحاظ اخلاقی غلط است. این مقاله از تئوری اخلاق هانت ویتل استفاده می کند تا چارچوبی برای تشریح نشانه های اخلاقی شخصی افراد ارائه شود، که به نوبه خود، به ما کمک می کند ، مباحث اخلاقی درمورد برندسازی را درک کنیم. این مقاله (۱) یک بحث کوتاه درباره ماهیت برندسازی ارائه می دهد، (۲) استدلال های عمده ای را شناسایی می کند که معتقدند برندسازی از نظر اخلاقی غلط است، (۳) مروری کلی بر تئوری H-V اخلاق بازاریابی دارد، (۴) چارچوب “نشانه های اخلاقی شخصی” تئوری H-V را تشریح می کند و (۵) نشان می دهد که این مقاله چگونه یک نقطه شروع برای کسانی است که به دنبال درک، ارزیابی و بررسی اصول اخلاقی در برندسازی، هست.
کلمات کلیدی: برندسازی، ارزش برند، استراتژی برند، روابط مشتری با برند، اخلاق بازاریابی، اخلاق برند
۱.مقدمه
شرکت ها دریافته اند که استفاده از قوانین علائم تجاری برای محافظت از حقوق صاحبان سهام در برند های خود ، و اتخاذ آنچه که به “استراتژی ارزش برند” اشاره دارد، موجب توسعه و ترویج برند های شرکتی و برندهای محصول می شود (آکر ، ۱۹۹۱؛ کلر، ۱۹۹۸). به همین ترتیب ، مصرف کنندگان توسعه روابط با برند ها ، وفاداری به برند های مورد علاقه خود و مشارکت در جوامع برند را به طور فزاینده ای مطلوب می دانند. در واقع ، برخی از مصرف کنندگان آنقدر با برند های خاص شناخته می شوند که برند بخشی از “وجود توسعه یافته” مصرف کنندگان می شود (بلک ، ۱۹۸۸).
علیرغم اهمیت رو به رشد برندها برای شرکتها و مصرف کنندگان ، موضوع برندسازی به عنوان یک اقدام سازمانی ، روابط برند با مشتری ، استراتژی های ارزش برند و برندسازی به عنوان یک موسسه اجتماعی به قدری بحث برانگیز شده است که یک جنبش ضد برندسازی در چندین قاره گسترش یافته است. (هولت ، ۲۰۰۲ ؛ یوهانسون ، ۲۰۰۴ ، ۲۰۰۶ ؛ کلین ، ۱۹۹۹ ؛ لاسن ، ۲۰۰۰).
بر اساس اصول جنبش های ضد برند ، برندسازی ، رابطه برند با مصرف کننده ، استراتژی های ارزش برند و موسسه اجتماعی برندسازی فقط مسئله ساز نیستند بلکه از نظر اخلاقی نیز غلط هستند. با توجه به اینکه جنبش ضد برندسازی یک بعد اخلاقی دارد ، به نظر می رسد درک ماهیت بحث برانگیز برندسازی معاصر می تواند از فهم و به کارگیری رسمی تئوری اخلاق بازاریابی بهره مند شود.
۷.جمع بندی نهایی
از نظر تاریخی ، بازاریابی از منظر برندسازی برای شرکت ها ، مصرف کنندگان و کل جامعه مفید است ، زیرا برند ها (۱) تمایل دارند هزینه های جستجوی مصرف کننده را کاهش دهند (زیرا مصرف کنندگان اطمینان دارند که یک محصول با همان برند محصولات خریداری شده قبلی ، عملکرد یکسانی دارد) ، (۲) امکان شناسایی و پاسخ گرفتن از شرکت هایی که محصولاتی با کیفیت پایین تولید می کنند (زیرا محصولات هر شرکت با دیگر شرکت ها متمایز هستند)، (۳) انگیزه ای را برای شرکت ها ایجاد می کند تا کالاهایی با کیفیت بالاتر تولید کنند (زیرا این کالاها قیمت بالاتری را تضمین می کنند) ، و (۴) شرکت ها را قادر می سازد سودآوری بیشتری داشته باشند (زیرا کیفیت بالاتر کالاهای برند قیمت بالاتر را تضمین می کند). بنابراین ، برندسازی ، روابط برند با مشتری ، استراتژی های ارزش برند و برندسازی به عنوان یک موسسه اجتماعی ، بازاریابی را به عنوان یک موقعیت “برنده-برنده-برنده” برای شرکت ها ، مصرف کنندگان و جامعه در نظر می گیرد.
Abstract
The subject of branding, customer-brand relationships, brand equity strategies, and branding as a societal institution has become so controversial that an anti-branding movement has become widespread across several continents. This movement maintains that branding is not just problematic, but ethically wrong. This article uses the Hunt-Vitell theory of ethics to provide a framework for explicating people’s personal moral codes, which in turn, helps us to understand the ethical controversy over branding. The article (1) provides a brief discussion of the nature of branding, (2) identifies major arguments that support the view that branding is morally wrong, (3) overviews the H–V theory of marketing ethics, (4) explicates the H–V theory’s “personal moral codes” framework, and (5) shows how it provides a starting point for those who seek to understand, evaluate, and investigate the ethics of branding.
Introduction
Firms find it increasingly desirable to develop and promote their corporate and product-level brands, to use trademark laws to protect the equity in their brands, and to adopt what has come to be referred to as “brand equity strategy” (Aaker, 1991; Keller, 1998). Likewise, consumers find it increasingly desirable to develop relationships with brands, to become loyal to their favorite brands, and to participate in brand communities. Indeed, some consumers identify so strongly with particular brands that they become a part of consumers’ “extended selves” (Belk, 1988).
Despite the growing importance of brands to both firms and consumers, the subject of branding as an organizational practice, customerbrand relationships, brand equity strategies, and branding as a societal institution has become so controversial that an anti-branding movement has become widespread across several continents (Holt, 2002; Johansson, 2004, 2006; Klein, 1999; Lasn, 2000).
Underlying the rapidly developing, anti-branding movement is the view that, in some significant way, branding, consumer-brand relationships, brand equity strategies, and the societal institution of branding are not just problematic, but ethically wrong. Given that the anti-branding movement has an ethics component, it would seem that understanding the controversial nature of contemporary branding could benefit from understanding and applying formal, marketing ethics theory.