کد محصول: M252
سال نشر: ۲۰۰۴
نام ناشر (پایگاه داده): امرالد
نام مجله: Personnel Review
نوع مقاله: مفهومی (Conceptual)
تعداد صفحه انگلیسی: ۱۵ صفحه PDF
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۱۵ صفحه word
قیمت فایل ترجمه شده: ۱۲۰۰۰ تومان
عنوان فارسی:
مقاله ترجمه شده : استرس سازمانی : نقش تمایلات بوروکراتیک کارکنان
عنوان انگلیسی:
Organizationally-induced work stress The role of employee bureaucratic orientation
چکیده فارسی:
هدف این مقاله ارائه مدلی است که رابطه بین ساختار سازمانی، عوامل موجد استرس کاری و فشار روانی درک شده را براساس مفهوم تمایلات بوروکراتیک نشان دهد. پس از مروری مختصر بر ادبیات استرس و ساختار، فرضیاتی در رابطه با عوامل موجد استرس ناشی از سازمان که توسط ساختارهای مکانیکی یا ارگانیکی پرورش می یابند، توسعه داده می شوند. سپس مدلی ارائه می گردد که نشان دهنده تاثیر تمایلات بوروکراتیک اعضا بر رابطه عوامل موجد استرس – فشار روانی ناشی از سازمان می باشد. در این مقاله، که یک مقاله مفهومی است، بحث می شود که ساختارهای بیشتر مکانیکی در مقایسه با ساختارهای ارگانیکی، عوامل موجد استرس متفاوتی برای کارکنان ایجاد می کنند. این مدل همچنین نشان می دهد که چگونه عوامل موجد استرس ناشی از سازمان نظیر تضاد در نقش و ابهام در نقش، رابطه بین ساختار و فشار روانی را تعدیل می کنند. به هر حال حد و حدودی که این عوامل موجد استرس منجر به فشار روانی درک شده می شود نیز بستگی به زمینه کارکنان نسبت به چیرگی، موفقیت، استقلال، ابهام و قدرت کنترل دارد. براساس مدل و فرضیات ارائه شده، نتایج و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی نیز ارائه می شوند. نتایج ارائه شده شامل قوانین منعطف تر محیط کاری برای مدیران اجرایی زن است تا استرس مربوط به تضاد کار – خانواده را از بین برده و همینطور اثربخشی حمایت اجتماعی و تناسب شخص – سازمان را بهبود بخشیده و استرس کاری را کاهش دهند. این مقاله از توجه به تمایلات بوروکراتیک کارکنان و ساختار سازمانی در رابطه با تناسب شخص – سازمان و استرس کاری حمایت می کند. فرضیات ارائه شده، برای محققان و مدیران بخاطر نتایج آنها برای ایجاد تناسب شخص – سازمان و کاهش استرس کاری دارای ارزش هستند.
واژگان کلیدی: استرس، تضاد در نقش، بوروکراسی، ساختار سازمانی، فعالیت های کاری، خط مشی های تجاری
مقدمه
تغییرات موجود در محیط های کاری جدید با پیشرفت های تکنولوژیکی، تجدید ساختار سازمانی و گزینه های مختلف طراحی مجدد ظاهر شده اند که می توانند سطح استرس کاری را بالا ببرند (پرو و دیگران، ۲۰۰۰) و استرس زیاد منجر به افزایش ترک شغلی از طرف کارکنان شده است (گانسولی، ۲۰۰۲) . ادبیات سازمانی (برای نمونه، باراک و دیگران، ۲۰۰۲ ؛ دیو، ۱۹۹۲ ؛ کاهن و بیوزیر، ۱۹۹۳ ؛ لازاروس، ۱۹۹۳) ، تاثیر ساختار سازمانی بر استرس کارکنان را تایید می کنند و بنابراین به درک کاملتر و بهتر نقش ساختار سازمانی در فرآیند استرس کمک می نمایند. باوجود این ادعا، بیشتر ادبیات موضوع، روی این مباحث تاکید می کنند که چگونه مشاغل را با استقلال (برای نمونه، کاراسک، ۱۹۷۹ ؛ وستمن، ۱۹۹۲ ؛ زی و جانز، ۱۹۹۵) و کنترل بیشتر (یا کمتر) (شابروک و ماریت، ۱۹۹۷) طراحی کنند بجای اینکه به طور خاص به این توجه کنند که چگونه ساختارهای سازمانی می توانند عوامل مختلف موجد استرس که ممکن است منجر به فشار روانی کارکنان شود را ظاهر سازند. به علاوه تاکنون هیچ مطالعه ای در این مورد انجام نشده که چگونه زمینه یک کارمند نسبت به یک گزینه ساختاری می تواند به رابطه بین عوامل موجد استرس ناشی از سازمان و فشار روانی کارکنان تاثیر بگذارد. بنابراین به نظر می رسد اگرچه تحقیقات وسیعی در ادبیات نظری ساختار واسترس وجود دارد اما مطالعات کمی روابط پیچیده بین ساختار، عوامل موجد استرس و فشار روانی کارکنان را بطور واقعی آزمون نموده اند (رحمان و زانزی، ۱۹۹۵) . بدین منظور، هدف این بررسی، توسعه مدلی است که نشان دهد چگونه ساختارهای سازمانی می توانند به مقدار زیاد فشار روانی کارکنان که ناشی از این عوامل موجد استرس هستند، تاثیر بگذارند.
Abstract:
Purpose
– This paper offers a model that illustrates the relationship between organizational structure, work stress and perceived strain based on the concept of bureaucratic orientation.
Design/methodology/approach
– After a brief review of the stress and structure literatures, a number of propositions are developed concerning organizationally‐induced stressors that are fostered by mechanistic or organic structures. Next, a model is presented illustrating the impact of members’ bureaucratic orientation on the organizationally induced stressor‐strain relationship.
Findings
– It is argued that highly‐mechanized structures manifest different stressors for employees from highly organic structures. The model also demonstrates how organizationally‐induced stressors such as role conflict and ambiguity mediate the relation between structure and strain. However, the extent to which these stressors result in perceived strain is also dependent on employees’ predisposition toward dominance, autonomy, achievement, ambiguity and control. Based on the model and propositions presented, conclusions and suggestions for future research are provided.
Practical implications
– Noted implications include more flexible workplace rules for female executives to eliminate stress associated with work‐family conflict as well as improved effectiveness of social support and person‐organization fit based on individual bureaucratic orientation.
Originality/value
– This paper uniquely advocates consideration of employee bureaucratic orientation and organizational structure in relation to person‐organization fit and work stress. The propositions offered are of value to practitioners and researchers due to their implications for fostering person‐organization fit and reducing work stress.
Keywords: Stress, Role conflict, Bureaucracy, Organizational structures, Working practices, Business policy