مقالات مرتبط با این موضوع |
مقالات انگلیسی ترجمه شده حسابداری |
کد محصول: H211
سال نشر: ۲۰۱۴
نام ناشر (پایگاه داده): الزویر
نام مجله: Journal of Banking & Finance
نوع مقاله: علمی پژوهشی (Research articles)
تعداد صفحه انگلیسی: ۱۵ صفحه PDF
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۴۹ صفحه word
قیمت فایل ترجمه شده: ۲۰۰۰۰ تومان
عنوان فارسی:
مقاله لاتین ترجمه شده رشته حسابداری : رابطه بین ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری در بانکها
عنوان انگلیسی:
The relationship between liquidity risk and credit risk in banks
چکیده فارسی:
این مقاله به بررسی رابطه بین دو منبع اصلی ریسک پیشفرض بانک، یعنی ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی می پردازد. ما از نمونه ای استفاده میکنیم که در واقع کلیه بانکهای تجاری آمریکا در بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۰ را در بر میگیرد و با استفاده از آن رابطه بین این دو منبع ریسک در سطح سازمانی بانک و نحوه تاثیرگذاری این رابطه بر احتمالات پیشفرض را مورد تحلیل قرار میدهیم. نتایج ما نشان میدهند که هر دو گروه ریسک یک رابطه متقابل همزمان یا دارای تاخیر زمانی که ازلحاظ اقتصادی معنادار باشد، را ارائه نمیکنند.بااینحال، بر احتمال پیشفرض بانک تاثیرگذار هستند. این تاثیر دوگانه است: در حالی که هر دو ریسک بهصورت مجزا احتمال پیشفرض را افزایش میدهند، اثر تعامل آنها به سطح کلی ریسک بانکی بستگی دارد و میتوانند ریسک پیشفرض را افزایش یا کاهش دهد. این نتایج بینش های جدیدی در مورد درک ریسک بانکی ارائه می کند و از اقدامات نظارتی اخیر که هدف آنها بهبود مدیریت ریسک اعتباری و نقدینگی بانکها بوده است، پشتیبانی می کند.
واژگان کلیدی: ریسک نقدینگی، ریسک اعتباری، ریسک بانکی، احتمال پیشفرض بانک
۱. مقدمه
رابطه بین ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری در موسسات مالی چیست؟ نظریات کلاسیک اقتصاد خرد بانکداری از این دیدگاه حمایت می کند که ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری رابطه نزدیکی با هم دارند. دو مدل سازمان صنعتی بانکداری مثل چارچوب مونتی کلین و نگرش میانجی گری مالی در بافت برینت (۱۹۸۰) یا دایموند و دیبویگ ( ۱۹۸۳) ، بیانگر این است که دارایی و ساختارهای دیون بانک رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند، مخصوصا با توجه به پیشفرضهای وام گیرنده و برداشت موجودی. این مساله نهتنها برای کسبوکار ترازنامه بانک صدق می کند، بلکه همچنین برای وام دهی و تأمین بودجه برای کسبوکارهایی که از طریق خارج از اقلام ترازنامه نیز صادق است و هلمستروم و تیرول ( ۱۹۹۸) یا کاشیاپ و همکاران ( ۲۰۰۲) نشان دادهشده است. بر اساس این مدل ها، اخیرا مجموعه ای از متون علمی بر تعامل بین ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری و التزامات ثبات بانک متمرکز شده است. مقالاتی از قبیل مقالات گلدستین و پوزنر ( ۲۰۰۵)، واگنر (۲۰۰۷)، کای و تاکور (۲۰۰۸)، گاتو و همکاران (۲۰۰۹)، آچاریا و همکاران (۲۰۱۰)،آچاریا و ویسواناتان ( ۲۰۱۱)، گورتون و ماتریک (۲۰۱۱)، هی و ژیونگ ( ۲۰۱۲) و آچاریا و مورا ( در دست چاپ)از زوایای مختلف به این مساله پرداخته اند و از نقطهنظر تئوری، نتایجی را به دست آورده اند که نشاندهنده تاثیری است که ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری بر یکدگیر می گذارند و همچنین بیانگر نحوه تاثیرگذاری این تعامل بر ثبات بانکی است.
شواهد داستان گونه از شکست های بانکها در طول بحران مالی اخیر این نتایج تجربی و نظری را بیشتر حمایت می کند. گزارشهای رسمی شرکت بیمه سپرده فدرال ( FDIC) و دفتر حسابرسی ارز ( OCC) در مورد دلایل شکست های بانکی ( به اصطلاح گزارشهای ضرر مادی ) بهصورت واضح بیانگر این است که اغلب ناکامی های بانکهای تجاری در طول بحران اخیر تا اندازه ای به دلیل همایند شدن ریسکهای نقدینگی و ریسکهای اعتباری بوده است. همچنین، بانک مرکزی UBS سوئیس علتهای ضررهای قابلتوجه و اضطرار مالی متعاقب آن با ظهور بحران مالی سال ۲۰۰۷/۲۰۰۸ را در گزارشی که در سال ۲۰۰۸ برای ذی نفعان منتشر کرد به شرح زیر می داند: چارچوب تأمین وجه بانک UBS و رویکرد مرتبط با مدیریت ترازنامه در ارائه وامهای رهنی این بانک نقش بسزایی داشتند. ظاهرا، بانک بین دارایی نقدی و غیرنقدی و تأمین وجه مربوطه تفاوت قائل نبود و ازاینرو ریسکهای اعتباری را نادیده می گرفت. گر چه، این شواهد ماهیتی داستان گونه دارد، میتواند نشانه این باشد که همایندی ریسکهای اعتباری و نقدینگی نقش بسزایی برای بانکها و ثبات بانکها ایفا میکنند و بانکها در سیستم مدیریت ریسک خود به این مساله توجهی ندارند. این فرضیه با تغییرات نظارتی اخیر، مثل چارچوب بازل ۳ و نسبت پوشش نقدینگی ( LCR) و نسبت تأمین مالی ثابت خالص ( NSF) یا قانون داد-فرانک با آزمایشات استرس نقدینگی که ارائه می کند، حمایت میشود. با این وجود، علی رغم اهمیت منسبت و شواهد نظری بسیاری که پشت این فرضیه وجود دارد، تا به حال هیچ مقاله ای رابطه بین ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری را در طیف گسترده و در ابعاد مختلف بخش های بانکداری مورد تحلیل قرار نداده است. درنتیجه، سوالات مهم بسیاری در ارتباط با این موضوع بدون جواب باقی مانده اند: رابطه کلی بین ریسکهای نقدینگی و ریسکهای اعتباری در بانکها چیست؟ آیا ریسک اعتباری و نقدینگی بهصورت مشترک بر احتمال پیشفرض ( PD) بانکها تاثیر گذار هستند؟ درصورتیکه چنین است، آیا بانکها هر دو ریسک را با هم مدیریت میکنند؟
Abstract
This paper investigates the relationship between the two major sources of bank default risk: liquidity risk and credit risk. We use a sample of virtually all US commercial banks during the period 1998–۲۰۱۰ to analyze the relationship between these two risk sources on the bank institutional-level and how this relationship influences banks’ probabilities of default (PD). Our results show that both risk categories do not have an economically meaningful reciprocal contemporaneous or time-lagged relationship. However, they do influence banks’ probability of default. This effect is twofold: whereas both risks separately increase the PD, the influence of their interaction depends on the overall level of bank risk and can either aggravate or mitigate default risk. These results provide new insights into the understanding of bank risk and serve as an underpinning for recent regulatory efforts aimed at strengthening banks (joint) risk management of liquidity and credit risks.