کد محصول:h101
قیمت فایل ترجمه شده ۲۰۰۰۰ تومان
تعداد صفحه انگلیسی: ۱۶
سال نشر: ۲۰۱۳
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۲۶ صفحه WORD
عنوان فارسی:
مقاله ترجمه شده سر رسید بدهی های کوتاه مدت، نظارت و مدیریت درآمدها مبتنی بر اقلام تعهدی
عنوان انگلیسی:
Short-term debt maturity, monitoring and accruals-based earnings management
چکیده فارسی:
اکثر مطالعات پیشین، مبتنی بر یک رابطه مثبت بین بدهی و مدیریت درآمد، مطابق با تئوری بحران مالی است. با این حال، شواهد تجربی در مورد نظریه بحران مالی متفاوت است. جنبه دیگری از مطالعات اینگونه استدلال می کند که وام دهندگان به افرادی که بدهی کوتاه مدت دارند، به ویژه هنگامی که اعتبار شرکت در شک و تردید نیست، نقش نظارت بر مدیریت را ایفا می کنند. به منظور بررسی پیامدهای این استدلال ها بر انگیزه های مدیریت درآمد مدیران، ما نمونه ای از شرکت های ایالات متحده را در طول دوره سال های ۲۰۰۳-۲۰۰۶ مورد بررسی قرار دادیم و از این طریق دریافتیم که بدهی کوتاه مدت به گونه مثبتی با مدیریت درآمد مبتنی بر اقلام تعهدی (اندازه گیری شده توسط اقلام تعهدی اختیاری)، مطابق با تئوری بحران مالی در ارتباط است. ما همچنین دریافتیم که این رابطه برای شرکت هایی که از اعتبار بالاتری برخوردار هستند به طور قابل توجهی ضعیف تر بوده (به عنوان مثال رتبه بندی شرکت های سرمایه گذاری)، و با مزایای نظارت و اهمیت دلایل بحران مالی برای مدیریت درآمد نیز سازگار است.
کلمات کلیدی: مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی، بدهی کوتاه مدت، نظارت، هزینه های نمایندگی
۱. مقدمه
تحقیقات پیشین در مورد بدهی و مدیریت درآمد به طور کلی نشان دهنده یک اثر مضر برای بدهی است (برای مثال، کلین ۲۰۰۲، گوپتا و همکاران،۲۰۰۸، مشاهده نمایید). موضوع اساسی به این بستگی دارد که چگونه بدهی باعث می شود تا کارمندان داخلی در زمانیکه اعتبار شرکت زیر سوال است، اقلام تعهدی را دستکاری کنند. مثالهایی در این رابطه عبارتند از: استفاده از اقلام تعهدی برای جلوگیری از نقض تعهد در قراردادهای بدهی (دی فاند و جیام بالوو،۱۹۹۴) و همچنین برای جلوگیری از اقدام وام دهنده (گوپتا و همکاران، ۲۰۰۸). ما این توضیحات را به عنوان تئوری بحران مالی می نامیم. با این حال، نظریه همچنین نشان می دهد که بدهی ممکن است اثر مفیدی برای کیفیت گزارشات مالی داشته باشد. به عنوان مثال، مایر (۱۹۷۷) پیشنهاد می کند که اثرات مفید بدهی در زمان سر رسید بدهی، کوتاه است، به این دلیل که شرکت باید برای دریافت وام های جدید، بیشتر از قبل به وام دهندگان نزدیک شود که این خود از وظایف کارمندان داخلی است. مباحثه مایر (۱۹۷۷) نشان می دهد که بدهی های کوتاه مدت ممکن است اثرات مفید برای مدیریت درآمد داشته باشند، حداقل زمانی که اعتبار شرکت در شک و تردید قرار نداشته باشد. این امر به ویژه در عمل مشاهده می شود، زمانی که سود گزارش شده به طور کلی به عنوان یکی از عوامل مهم در ارزیابی ریسک اعتباری شرکت های دارای بدهی در نظر گرفته می شود. به عنوان مثال، تریسی و کاری (۱۹۹۸) از سوی هیئت رؤسای کل دستگاه فدرال رزرو توانستند از طریق مصاحبه با افراد در بانک های بزرگ ایالات متحده که ارزیاب های ریسک اعتباری کیفیت گزارشات مالی و همچنین کیفیت مدیریت مانند صلاحیت و انسجام را تخمین می زنند، گزارشاتی تهیه کنند. کتاب راهنمای حسابرسی سال ۲۰۰۱ در مورد رتبه بندی ریسک اعتباری نیز نگرانی های مشابهی را در رابطه با وضعیت مالی وام گیرندگان و همچنین مدیریت کیفیت بیان می کند. در نتیجه، بیشتر ارزیابی های مکرر در بیان سررسید کوتاه مدت به احتمال زیاد به عنوان یک دستگاه نظارتی عمل می کند که اثری مثبت بر کیفیت گزارشات مالی خواهد داشت. در این مقاله، ما این موضوع را بررسی می کنیم که آیا مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی در شرکت های معتبر با بدهی های کوتاه مدت، کمتر است یا خیر.
Abstract
Most prior studies assume a positive relation between debt and earnings management, consistent with the financial distress theory. However, the empirical evidence for financial distress theory is mixed. Another stream of studies argues that lenders of short-term debt play a monitoring role over management, especially when the firm’s creditworthiness is not in doubt. To explore the implications of these arguments on managers’ earnings management incentives, we examine a sample of US firms over the period 2003–۲۰۰۶ and find that short-term debt is positively associated with accruals-based earnings management (measured by discretionary accruals), consistent with the financial distress theory. We also find that this relation is significantly weaker for firms that are of higher creditworthiness (i.e. investment grade firms), consistent with monitoring benefits outweighing financial distress reasons for managing earnings.