کد محصول: h15
قیمت فایل ترجمه شده۱۰۰۰۰ تومان
تعداد صفحه انگلیسی: ۱۰
سال نشر: ۲۰۱۱
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۱۸
عنوان فارسی:
مقاله ترجمه شده تأثیر شیوه های تولید ناب بر گردش موجودی
عنوان انگلیسی:
The impact of lean practices on inventory turnover
چکیده فارسی:
تولید ناب در حال حاضر دومین اوج گیری خود را نشان میدهد. شرکتها در صنایع مختلف برای حفظ همگامی با رقابت و دست یابی به نتایج بهتر شیوه های ناب را اجرا میکنند. در این مقاله ما در مورد اینکه چگونه شرکتها میتوانند عملکرد گردش موجودی را از طریق روشهای ناب تحت تأثیر قرار میدهند بحث میکنیم. با توجه به پیشنهاد اصلی ما شرکت هایی که به طور گسترده شیوه های ناب را به کار میگیرند، گردش موجودی بالاتری را نسبت به آن هایی که این کار را انجام نمیدهند دارا هستند. با این وجود ممکن است تفاوت قابل توجهی در گردش موجودی حتی در میان تولید کنندگان ناب با توجه با اقتضائات آنها وجود داشته باشد. بنابراین ما چگونگی عوامل اقتضایی مختلف (سیستمهای تولید، انواع سفارش، انواع محصول)که بر گردش موجودی روشهای ناب تأثیرمیگذارند را بررسی میکنیم. ما از تجزیه و تحلیل همبستگی و دسته بندی برای جدا کردن تولید کنندگان بر مبنای ناب بودنشان و بررسی تأثیراقتضائات (احتمالات) استفاده میکنیم. ما داده هایی را از مطالعه استراتژی تولید کننگان بینالمللی (imss) در بخشهای ۳۵-۲۸ به دست آوردیم.
ترجمه بخشی از مقاله
۶. بحث:
به نظر میرسد تولید ناب ابزار قدرتمندی برای مدیریت گردش موجودی باشد. شرکتهایی که شیوه های ناب را در تولیدشان اجرا کردهاند به طور قابل توجهی گردش موجودی بهتری برای هر نوع از موجودی (مواد خام، کار در جریان ساخت و کالای تمام شده) نسبت به شرکتهای سنتی دارا هستند. اگر چه این نتیجه کاملاً شهودی است، تحقیقات از این حقایق تجربی پشتیبانی نکردهاند. با این وجود، حتی اگر تولید ناب برای رفع ضایعات مختلف و خدمات امروزه پیشنهاد شده است با توجه به نتایج بدست آمده تأثیر آن میتواند در زمینه های مختلف بسیار متفاوت باشد. نوع سیستم تولیدی تأثیر قابل توجهی بر گردش موجودی به خصوص موجودی کار در جریان ساخت –دارد. ثانیاً مهمترین سیاست سفارشی به کار برده شده است که عمدتاً تحت تأثیر موجودیهای داخل جریان و خارج جریان قرار دارد. در نهایت نوع محصول، یا ماهیت تولید انبوه(دسته ای یا انبوه) به نظر میرسد مستقیماً گردش موجودی را تحت تأثیر قرار میدهد. این بدان معنی نیست که یک ارتباط غیر مستقیم بین نوع محصول و گردش موجودی بیش از حدیوجود ندارد. اگر ما در مورد ماتریس فرایند-محصول فکر کنیم، نتایج هر چند عدم تطابق بین محصولات و فرایندها را نشان میدهد. ما ارتباط مستقیمی را بین فرآیندها و موجودیها یافتیم اما رابطه ای بین محصولات و موجودیها وجود ندارد.
تولید ناب کلاسیک با استفاده از چیدمان سلولی درسفاش به منظور حفظ انعطاف پذیری محصول در حالی که بهره برداری از منابع در حال بهبود است. با این وجود محبوبترین نوع تولید در میان شرکتهای ناب دو نمونه تولید خطی اختصاص داده شده است. تولید خطی لزوماً به موجودی در جریان ساخت نیازمند است، به عنوان نوع محصول و در نتیجه اجزا کمتر و جریان مداومتر است. از آنجایی که ما شرکتهای بزرگ را بررسی کردهایم آنها ممکن است تقاضای بزرگتری را برای توجیه خطوط اختصاص شده به جای تولید سلولی داشته باشند. در واقع به نظر می رسدمناسب است اگر، خطوط اختصاصی کار با گردش موجودی در جریان ساخت بیشتر در مقایسه با تولید کارگاهی یا چیدمان سلولی استبه عنوان نتایج ما نشان داده شود. . اگر ما بخواهیم موجودی در جریان ساخت کاهش یابد، پس بهترین گزینه استفاده از خطوط اختصاصی (گردش موجودی بیشتر) و بدترین کار در تولید کارگاهی (گردش موجودی کمتر یا پایینتر). تولید سلولی هیچ اثر قابل توجهی روی گردش موجودی ندارد. مفهوم مدیریتی این نتایج چیست؟
اگر ما محصولات متعددی داریم که میتواند در خانواده محصول سازمان یابد و در نتیجه در تولید سلولی، پس ما میتوانیم از عواقب تولید کارگاهی با سازماندهی سلولهای تولیدی برای همان سبد محصولات اجتناب کنیم. با این حال، در صورتی که حجم به اندازه کافی بزرگ باشد، پس خطوط اختصاصی ساخته شده برای محصول به پیش میرود.
یکی دیگر از اقتضائاتی که مورد بررسی قرار دادیم سیاست سفارش مورد استفاده است. هنگامی که یکی از اهداف تولید ناب کاهش زمان صرف شده است و در نتیجه تولید دقیقاً همان چیزی است که مشتری میخواهد(کششی)، شایعترین سیاست سفارشی، تولید برای سفارش است. با این حال تعداد کمی از شرکتها این چنین زمان کوتاهی برای شروع دارندکه فرآیند تولید تنها زمانی که مشتری بخواهد اتفاق بیفتد. بنابراین، بسیاری از شرکتهای ناب نقطه تجزیه را در نزدیک مشتری قرار میدهند و برخی تولیدات اولیه را انجام میدهند. در حالی که نوع سیستم تولیدی اغلب موجودیهای کار در جریان ساخت را تحت تأثیر قرار میدهد، سیاست سفارشی مواد خام و کالای تمام شده را در شرکتهای ناب تحت تأثیر قرار میدهد. نگاهی به گردش موجودی تحت سیاستهای سفارشی مختلف نشان میدهد که بهترین سیاست، مونتاژ برای سفارش است که به طور قابل توجهی موجودی مواد خام را افزایش میدهد و هم چنین موجودی کالای تمام شده را کاهش میدهد. این بدان معنی است که سیستمهای مونتاژ برای سفارش میتواندپایینتر از سطح موجودی کار کند و کالای تمام شده را در سریعترین زمان به مشتریان تحویل دهد. ساست مونتاژ برای سفارش معمولاً به یک سبد محصول استاندارد شده متصل میشود که در آن سفارشی سازی محصول تنها در مراحل آخر تولید انجام میشود، طوری که تعدادی از اجزا به طور نسبی در مقایسه با نوع محصولات کاهش یافته است. هر چند به نظر نمیرسد که سیاست تولید برای سفارش بسیار متفاوت از مونتاژ برای سفارش باشد، تأثیر آن بر گردش موجودی درست حالت عکس دارد. در محیطهای تولید برای سفارش شرکتها مجبور به حفظ مجموعه ای گسترده ای از مواد خام به منظور برآوردن سفارشات دریافتی مشتری در اسرع وقت هستند، در تولید برای سفارش معمولاً زمان تحویل یک شاخص عملکرد بحرانی است. از سوی دیگر مهندسی برای سفارش معمولاً اجازه زمانهایطولانیتری را به شرکتهامیدهد در حالی که فرآیند های توسعه در حال وقوع هستند که فرآیند خرید را میتوان انجام داد. در نتیجه سطح موجودی مواد خام نسبت به تولید برای سفارش پایینتر است. در نهایت نیازهای mts بالاترین سطح موجودی کالای تمام شده دارد. این شرکت آماده هر گونه سفارش تعریف شده است. مهمترین نکته این است که ما از این تجزیه و تحلیل محصولات استاندارد و تعویق انداختن تکثیر محصول دسته بندی میکنیم.
احتمال سوم بررسی شده در مورد ویژگی محصولات انبوه است. ما انتظار داریم که در محیط تولید ناب، تولید دسته ای اغلب به کار رود اما در مورد تقاضای بزرگ تولید انبوه نیز امکان دارد. این انتظار معتبر است هر چند ویژگی تولید کنندگان انبوه تنها تأثیر قابل توجهی بر گردش موجودی دارد. غیر از این ظهور محصولات انبوه که ارتباط ضعیفی با موجودیهای کالای تمام شده دارد. این به عنوان شاخصهای تولید کاملاً قابل فهم است با این معنی که ما میدانیم دقیقاً برای آنها که ما محصولات را برایشان تولید میکنیم، به طوری که معمولاً برای مشتری دقیقاً بعد از اینکه تمام شود داده میشود.
در مجموع نتایج را به راحتی میتوان توضیح داد و متناسب با منطق تولید ناب کرد. ما سهم مهم آن را در نظر میگیریم هر چند که به نظر برسد احتمالات ما تأثیر بسیار روشنی بر شکلهای مختلف موجودی دارد. سیستم تولید بر سطح موجودیهای کار در جریان ساخت موثر است، در حالی که سیاست سفارش مورد استفاده بر موجودیهای کالای تمام شده و مواد خام تأثیرمیگذارد. در نتیجه اگر، شرکتها بخواهند به بهبود گردش موجودی دست یابند آنها باید نوع موجودی خود را بدانند که آنها برای اشاره به منظور یافتن مرحله درست برای اینکه آن را بدست بگیرند میخواهند.