کد محصول:M370
قیمت فایل ترجمه شده: ۱۵۰۰۰ تومان
تعداد صفحه انگلیسی:۳۱
سال نشر: ۲۰۰۸
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۱۵ صفحه word
عنوان فارسی:
مقاله ترجمه شده بکارگیری خط و مش سازمانی در تحلیل رفتار سازمان ها
عنوان انگلیسی:
Applying organizational routines in analyzing the behavior of organizations
چکیده فارسی:
مفهوم روش های سازمانی درک ما در ارتباط با رفتارهای سازمان ها و سازمانی گسترش داده است، اما از آن جایی که بررسی های تجربی، روش های سازمانی را به عنوان جنبه تحلیلی بکار می گیرند نسبتا نادر هستند، چگونه می توان چنین تحلیل هایی را انجام داد و مزایایی آن که به طور کامل مشخص نشده است، چه می باشد. ما می خواهیم روشن کنیم که چگونه به کارگیری این رویکردها سهمی در درک رفتار سازمان ها داشته و به اثبات پتانسیل چنین تحلیل هایی نی پردازیم. تجزیه و تحلیل های عملی مربوط به فرایند بهبود تولید در بخش مهندسی نشان می دهد که استفاده از روش های سازمانی مزایایی نسبت به رویکردهای تحلیلی دیگر دارد. این مقاله همچنین مشخص می کند که چگونه می توان جنبه های روش های سازمانی را به طور مفیدی در تجزیه و تحلیل رفتار سازمان ها به کار برد و زمینه ای را برای فعالیت های عملی دیگر ایجاد کرد.
ترجمه بخش ۴ مقاله
۴. تجزیه و تحلیل
پرسشی که در این مقاله مطرح می گردد این است که ” روش های به کار گرفته شده چه نقشی در جنبه های تحلیلی درک عملکردهای سازمان دارند؟ در تجزیه و تحلیل هایی که در بخش قبلی مطرح شد، به کار گیری مسیرهای سازمانی به عنوان یک جنبه تحلیلی چندین موضوع را برای ما مشخص می کند.
۴.۱ نشان می دهد که چگونه فعالیت ها عملا به مرحله اجرا در می آیند.
توصیف الگوهای برگشتی به منظور توضیح و دستیابی به رفتار سازمان ها قابل توجه می باشد. علاوه بر این بررسی های بیشتری در ارتباط با این موضوع از مطالعات حاصل شده است.
این الگوهای عاملی متقابل نه تنها توصیف می کند که چگونه در واقع فعالیت ها انجام می گیرد، بلکه آن ها نشان می دهند که معمولا نحوه اجرای آن را نیز نشان می دهند. آن ها همچنین خصوصیات شرکت ها را نیز نشان می دهند.( برای نمونه چگونگی اسمبلی کردن خطوط تولید شرکت فورد و تویوتا مسیر این دو شرکت را در تولید خودرو مشخص می کند). الگوه های تعامل برگشتی سهمی در توصیف این ابزارها دارند. برای نمونه در مرحله ۱، با توصیف کردن این الگوها، ما میزان متوسط تحویل تولیدارت در زمان خود پایین تر از ۱۰۰% می باشد. تاخیر در تحویل در شرکت هایی که ما به تجزیه و تحلیل آن پرداختیم معمول بوده، و کل دامنه تحلیل ها و رویکردها توسط این موارد مد نظر قرار می گیرد.( یک فرد همیشه دارای مسئولیت آگاه کردن افراد دیگر در این زمینه را دارد.
دوم اینکه چنین ابزارهایی، مواردی را که برای مدیران غیر قابل مشاهده می باشد، اشکار می کنند. برای نمونه در فرایند ارائه بسته های جدید، بخش مدیریت از این مورد آگاهی ندارد که هیچ ثبت نظامندی وجود ندارد که تحت تاثیر مجموعه ای از موارد نامتعارف قرار نگیرد.این نمونه ای از موضوعات دانش محوری می باشد که همان طور که ما در ابتدا به بحث آن پرداختیم، روش های سازمانی می توانند به آن دستیابی داشته باشند. در نمونه های مورد نظر ما، تجزیه و تحلیل فرایند ارائه بسته ها از نقطه نظر روش های سازمانی نشان می دهد که هیچ روش نظامند سازمانی با مد نظر قرار دادن تست هایی که توسط این طبقه بندی های نامتعارف نمی تواند به مرحله اجرا برسد( به ویژه زمانی که نتایج به صورت منفی بوده و مشکلی وجود نداشته باشد).
در نتیجه، بخش مدیریت، این تاثیرات را مد نظر قرار می دهد، اما دلایل آن را نمی تواند مشخص کند. برای نمونه، در موارد بین شده، مهندسان تست های خاصی را انجام داده اما هیچ نشانه ای از نتایج منفی را به جا نمی گذارند ( مشکلات در ارتباط با چنین تست هایی نمی باشد). اگر نشانه ای وجود نداشته باشد، فرایند تشخیص پیچیده تر می شود. درک این مورد که چگونه فعالیت ها در عمل به مرحله اجرا در می آیند، دو مسئله مهم را برای مدیران مطرح می کند : توصیفاتی که بر مبنای آن بحث هایی انجام می گیرد، سوابق گذشته مربوط به این توصیفات، آشکار شدن جنبه هایی که قبلا از نقطه نظر مدیران پنهان بوده است، اصل فعالیت های مدیریتی را تشکیل می دهد.
۴.۲ تعیین خلاء های نظارتی با مقایسه اینکه چگونه فعالیت ها عملا به مرحله اجرا در آمده و بر طبق به رویه عملی استاندارد توسط چه کسی می بایست انجام گیرد
زمانی که توضیحات مربوط به انجام فعالیت ها موجود باشد، می توان آن را با فعالیت هایی که بر مبنای رویه عملی استاندارد انجام می گیرد، مقایسه کرد.اختلافاتی که معمولا در بین این دو سطح ایجاد می گردد را نیز می توان توصیف کرد.( توجه داشته باشید که اگر مدیران توضیحی را در ارتباط با چگونگی انجام فعالیت های انجام شده نداشته باشند، بنا به تعریف عملا این اختلافات برابر با صفر می باشد.)
توانایی برای توصیف این خلاء ها بین رویه های عملی استاندارد و الگوی تعامل برگشتی زمینه را برای طراحی مکانیسم های نظارتی که آن ها را مخاطب قرار می دهد، مهیا می کند. توصیف رفتار سازمان ها باعث بالا بردن احتمالات مربوط به طراحی تغییرات سازمانی و توسعه سازمان ها می گردد که در نهایت موجب بهبود مکانیسم ها و ساختارهایی می گردد که این رفتار سازمان ها را تحت تاثیر قرار می دهند. در فرایند ارائه بسته های جدید، ما به تعیین خلاء های مهم در موارد انتشار فایل های CAD (مرحله ۱)، استفاده تیم ارائه محصولات جدید از زمان خود ( متقاعد کردن مهندسان در انتشار فایل های خود) و استفاده از فولدرها (مرحله۲)
در چنین مواردی، ما می بایست به این بحث بپردازیم که، توصیف عملکردهای واقعی، مقایسه ای را بین آن، قوانین و رویکردها به منظور مشخص کردن میزان کارآمد بودن آن ها، امکان پذیر ساخته است. هم اکنون، فرایندهایی که از چارچوب مسیرهای سازمانی استفاده می کنند، توانایی بررسی این موارد را دارند که آیا چنین قوانینی دنبال و مصوب می گردند؛ چارچوب های دیگر( همانند مهندسی مجدد فرایند تجاری) می توانند چنین مواردی را به انجام برسانند. کاربرد مفهوم مسیرهای سازمانی در تجزیه و تحلیل ها، چیزی بیش از تصویب قوانین می باشد. در اینجا یک نقطه نظر شخصی مطرح می گردد که تجزیه و تحلیل های عملکرد سازمانی به صورت گسترده تری انجام گرفته زبرا این چارچوب به طور نظامند مجموعه ای از عوامل عملکردی (محرک های عملکردی) را مد نظر قرار می دهد که چیزی فراتر از طراحی و به کارگیری این قوانین می باشد.