این مقاله علمی پژوهشی (ISI) به زبان انگلیسی از نشریه الزویر مربوط به سال ۲۰۲۲ دارای ۱۸ صفحه انگلیسی با فرمت PDF و ۴۲ صفحه ترجمه فارسی به صورت فایل WORD قابل ویرایش می باشد در ادامه این صفحه لینک دانلود رایگان مقاله انگلیسی ، بخشی از ترجمه فارسی مقاله و لینک خرید آنلاین ترجمه ی کامل مقاله موجود می باش
کد محصول: H784
سال نشر: ۲۰۲۲
نام ناشر (پایگاه داده): الزویر
نام مجله: North American Journal of Economics and Finance
نوع مقاله: علمی پژوهشی (Research articles)
تعداد صفحه انگلیسی: ۱۸ صفحه PDF
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۴۲ صفحه WORD
قیمت فایل ترجمه شده: ۷۶۰۰۰ تومان
عنوان کامل فارسی:
مقاله انگلیسی ترجمه شده ۲۰۲۲ : تغییرات رتبه اعتباری و ساختار بدهی
عنوان کامل انگلیسی:
Credit rating changes and debt structure
برای دانلود رایگان مقاله انگلیسی بر روی دکمه ذیل کلیک نمایید
وضعیت ترجمه: این مقاله به صورت کامل ترجمه شده برای خرید ترجمه کامل مقاله بر روی دکمه ذیل کلیک نمایید (لینک دانلود بلافاصله بعد از خرید نمایش داده می شود)
مقالات مرتبط با این موضوع: برای مشاهده سایر مقالات مرتبط با این موضوع (با ترجمه و بدون ترجمه) بر روی دکمه ذیل کلیک نمایید
چکیده فارسی
کیسگن (۲۰۰۶) از طریق بررسی رابطه بین سطوح رتبه بندی و تغییرات خالص بدهی سالانه بعدی، از فرضیه “رتبه بندی اعتباری – ساختار سرمایه (CR-CS)”پشتیبانی می کند که معتقد است احتمال کاهش سطح خالص بدهی شرکت های دارای تغییرات رتبه بندی(شرکت های ناچ) “+” یا “-” برای افزایش احتمال تغییر رتبه سودمند، نسبت به شرکت های بدون تغییر رتبه بندی(شرکت های غیر ناچ)، بیشتر است. ما با تمرکز بر تغییرات خالص بدهی سه ماهه طی دو سال قبل و بعد از تغییرات رتبهبندی، ادبیات مربوط به رتبهبندی اعتباری را غنی میکنیم و شواهدی مبنی بر اینکه شرکت های ناچ نسبت به شرکت های غیر ناچ معمولاً با سطوح کمتر بدهی خالص، کاهش بیشتر بدهی خالص ، یا احتمال ارتقاء بیشتر مواجه نیستند، ارائه می دهیم. در عوض، شرکتهای ناچ با اعلامیه های CW با افزایش نسبتاً بیشتری در سطح خالص بدهی نسبت به سه فصل قبل از تغییرات رتبهبندی همراه هستند و این افزایشها برای شرکتهای بدون و با اعلامیه های CW پس از تغییرات رتبهبندی ادامه مییابد. علاوه بر این، در تجزیه و تحلیل قدرت ارتقاها (UP) نسبت به تنزل ها(DOWN) در زمان تغییر رتبه، نشان میدهیم که نسبت UP/DOWN بیشتر تابعی از وجود اعلامیه های قبلی ناظران اعتباری (CR) است تا وضعیت ناچ. نسبتهای UP/DOWN برای شرکتهای بدون و با اعلامیه های CW به ترتیب ۰.۸۴۵۵ و ۰.۳۶۲۸ می باشد، بدون اینکه تفاوت معنیداری در این نسبتها بین شرکتهای ناچ و غیر ناچ وجود داشته باشد.
واژههای کلیدی: ناظران اعتباری(اعتباربان)، رتبهبندی اعتباری، ساختار سرمایه
۱.مقدمه
به طور متعارف ادبیات مالی دو مدل اصلی توازی ایستا و نظریه سلسله مراتبی را به عنوان توضیحی برای تصمیمات تامین مالی بدهی مبتنی بر سهام ارائه کرده است. با این حال، کیسگن (۲۰۰۶) این مدلها را ناکافی میداند، زیرا نحوه نگرش مدیریت به تغییرات ساختار سرمایه را بهعنوان ابزاری برای دستیابی به تغییرات رتبهبندی مطلوب که هزینه کلی تامین مالی را کاهش میدهد، در نظر نمیگیرند. کیسگن با استفاده از معیارهای سالانه تعدیل ساختار سرمایه پس از شناسایی رتبهبندی اعتباری شرکتها، بهطور تجربی نشان میدهد که شرکتهایی که نزدیک به تغییرات رتبهبندی گسترده هستند، نسبت به شرکتهایی که به تغییرات رتبهبندی گستردهتر نزدیک نیستند، با کاهش بدهی خالص بیشتری همراه هستند. او از این یافته، نتیجه میگیرد که تمرکز شدید مدیریت بر بهرهبرداری از طرح های سودمند برای هزینههای مستقیم مرتبط با تغییرات در سطوح رتبهبندی است که به شدت تصمیمگیریهای ساختار سرمایه را تحریک میکند…
۶.نتیجه گیری
مطالعه ما بر اساس فرضیه سهمیه بندی سرمایه – ساختار سرمایه (CR-CS) که در اصل توسط کیسگن (۲۰۰۶) ایجاد شده، بیان می کند که شرکت های ناچ نسبت به شرکت های غیر ناچ، سطوح خالص بدهی نسبی را کاهش می دهند تا با موفقیت بیشتری به تغییرات رتبه بندی سودمند دست یابند. هماند کیگسن به جای تجزیه و تحلیل داده های سالانه برای بررسی رابطه سطوح رتبه بندی سال اولیه با اصلاحات خالص بدهی متعاقب ، از داده های سه ماهه برای تجزیه و تحلیل چگونگی ارتباط این تعدیل ها با تغییرات رتبه بندی بعدی استفاده می کنیم. در ابتدا، ما بر تعدیل ساختار بدهی خالص تمرکز نمی کنیم و نشان می دهیم که شرکت های بدون و با اعلامیه های ناظران رتبه بندی (CW) هر دو نسبت کلی ارتقا به تنزل (UP/DOWN) را کمتر از مقدار یک تجربه می کنند و اینکه مقدار UP/DOWN در شرکت های ناچ به طور معناداری بالاتر از شرکت های غیر ناچ در تمام دسته های رتبه بندی نیست. به این معنا که شرکتهای بدون اعلانهای CW با نسبت کلی ۰.۸۴۵۵ برای UP/DOWN با UP بیش از DOWN در دستههای رتبهبندی BBB، BBB-، BB+، BB، و BB- همراه هستند. از سوی دیگر، شرکتهایی که اعلانهای CW دارند، با نسبت کلی برای UP/DOWN 0.3628 برای UP/DOWN همراه هستند که در هیچ یک از دستههای رتبهبندی، UP از DOWN فراتر نمیرود. نتیجه می گیریم که قدرت UP/DOWN بیشتر تابعی از وجود یا عدم وجود اعلامیه های CW است تا وضعیت ناچ…
Abstract
Through examination of the relationship between rating levels and subsequent annual net debt changes, Kisgen (2006) provides support for the Credit Rationing – Capital Structure (CR-CS) hypothesis which maintains that “+” or “- ” notch firms are more likely than non-notch firms to reduce net debt levels to increase the likelihood of a beneficial rating change. We add to the credit rating literature by focusing on quarterly net debt changes over the two years before and after rating changes to provide evidence that notch firms are generally not associated with lower net debt levels, greater net debt reductions, or higher probability of upgrades than non-notch firms before rating changes. Instead, notch firms with CW announcements are associated with relatively greater net debt level increases beginning three quarters before rating changes and these increases continue for firms both without and with CW announcements after the rating change. Further, in analysis of the strength of upgrades (UP) relative to downgrades (DOWN) at the time of rating change, we show that the UP/DOWN ratio is more a function of the presence of prior CreditWatch (CR) announcements than notch status. Firms without and with CW announcements exhibit UP/ DOWN ratios of 0.8455 and 0.3628, respectively, with no significant differences in these ratios between notch and non-notch firms.
Keywords: Credit watch, Credit ratings, Capital structure
۱.Introduction
Finance literature has traditionally offered two primary models of static trade-off and pecking order as explanations for debt-equity financing decisions. However, these models are viewed by Kisgen (2006) as inadequate because they do not account for how management views capital structure changes as a tool to obtain favorable rating changes that lower the overall cost of financing. Using annual measures of capital structure adjustments following identification of corporate credit ratings, Kisgen shows empirically that firms near broad rating changes are associated with greater net debt declines than firms not near broad rating changes. He concludes from this that it is the intense focus by management on exploiting beneficial moves in discrete costs associated with changes in ratings levels that strongly motivate capital structure decisions…
۶.Conclusion
Our study adds to the Capital Rationing – Capital Structure (CR-CS) hypothesis originally developed by Kisgen (2006) that notch firms relative to non-notch firms reduce relative net debt levels to more successfully achieve beneficial rating changes. Instead of analyzing how initial year rating levels are related to subsequent net debt adjustments using annual data as Kisgen does, we use quarterly data to analyze how these adjustments are related to subsequent rating changes. Initially we do not focus on net debt structure adjustments and show that firms without and with CreditWatch (CW) announcements both experience overall upgrade-todowngrade (UP/DOWN) ratios less than one and that notch firms do not exhibit significantly higher UP/DOWN ratios than non-notch rated firms across all rating categories. That is, firms without CW announcements are associated with an overall UP/DOWN ratio of 0.8455 with UP exceeding DOWN in rating categories of BBB, BBB-, BB+, BB, and BB-. On the other hand, firms with CW announcements are associated with an overall UP/DOWN ratio of 0.3628 with UP exceeding DOWN in none of the rating categories. We conclude that the strength of UP/DOWN is more a function of the presence or absence of CW announcements than notch status..
مقالات مرتبط با این موضوع |
دانلود ترجمه مقاله مدیریت مالی |