کد محصول: h208
سال نشر: ۲۰۱۵
نام ناشر (پایگاه داده): الزویر
نام مجله: Accounting, Organizations and Society
نوع مقاله: علمی پژوهشی (Research articles)
تعداد صفحه انگلیسی: ۱۳ صفحه PDF
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۲۸ صفحه word
قیمت فایل ترجمه شده: ۲۱۰۰۰ تومان
عنوان فارسی:
مقاله انگلیسی ترجمه شده حسابداری : تاثیرات دیدگاه سرمایه گذار منطقی و سیاست افشاگری شرکت در مورد قضاوت های افشاگری مدیران
عنوان انگلیسی:
The effects of a reasonable investor perspective and firm’s prior disclosure policy on managers’ disclosure judgments
چکیده فارسی:
قوانین امنیتی و استانداردهای حسابداری نشان می دهند که انتظارات سرمایه گذاران منطقی موضوع مهمی برای قضاوت های افشاگری می باشد. رگولاتورها ابراز نگرانی کرده اند که بسیاری از قضاوت های افشا بدون توجه کافی به اینکه چگونه سرمایه گذاران اطلاعات را ارزیابی می کنند انجام می شوند. با این حال، ادبیات روانشناختی نشان می دهد که ممکن است افراد با مشکلاتی با توجه به حقایق از دیدگاه دیگری روبرو شوند. ما انجام دو آزمایش برای بررسی اینکه آیا برانگیختن مدیران برای اقتباس دیدگاه یک سرمایه گذار منطقی توصیه های افشای آنها در مورد یک تغییر منفی احتمالی در انتظارات درآمد شرکت خود تحت تاثیر قرار می دهد، و اینکه آیا این تاثیر از طریق سیاست افشای پیشین شرکت تحت تاثیر قرار می گیرد (شناخت اینکه اولویت گذشته به سمت هیچ افشایی در مقابل ناشناخته گرایش خواهد داشت). ما در می یابیم که مدیران با تجربه احتمالا افشا را زمانی که آنها برای اقتباس دیدگاه یک سرمایه گذار منطقی تحریک می شوند در مقایسه با زمانی که آنها تحریک نمی شوند توصیه می کنند و این تاثیر زمانی استوار تر است که سیاست افشای پیشین شرکت ناشناخته باشد
مقدمه
قوانین امنیتی و استانداردهای حسابداری در سراسر جهان نشان می دهند که مدیران دیدگاه یک سرمایه گذار منطقی را زمانی در نظر می گیرند که آنها این موضوع را ارزیابی می کنند اینکه شرکت ذکر شده آنها موظف به اطلاع افراد سرمایه گذار از رویدادها و شرایطی که می تواند اساسا قیمت اوراق بهادار شرکت آنها را تحت تاثیر قرار دهد می باشد. در واقع، کلمات “فرد معقول”، و سرمایه گذار معقول در قانون بسیاری از کشورها از جمله استرالیا، انگلستان و ایالات متحده آمریکا رایج می باشد. با این حال، تنظیم کنندگان نگران می باشند که مدیران بسیاری از قضاوت های افشا را بدون توجه کامل به موضوع افشا از معیار اینکه چگونه یک سرمایه گذار منطقی اطلاعات را ارزیابی می کند انجام می دهند( پوزن ،۲۰۰۸، ص. ۸۰). تحقیق همچنین نشان می دهد که قضاوت های افشای مدیران شرکت بوسیله اولویت ها و تجربیات شرکت آنها برای روشی که افشا مدیریت می شود تحت تاثیر قرار می گیرد( از این پس به عنوان سیاست افشای پیشین شرکت ) (به عنوان مثال، بمبر، جیانگ، و وانگ، ۲۰۱۰ ‘؛ گیبنز، ریچاردسون ، و واترهاوس، ۱۹۹۰؛ هلند، ۲۰۰۵). با توجه به نیاز اتخاذ دیدگاه یک سرمایه گذار منطقی در هنگام تصمیم گیری های افشا، مطالعه ما به بررسی این می پردازد که آیا مدیران به توصیه افشای یک تغییر منفی احتمالی در انتظارات درآمد شرکت آنها زمانی که به اقتباس دیدگاه یک سرمایه گذار منطقی تحریک می شوند تمایل دارند و اینکه زمانیکه مدیران متوجه شدند که سیاست افشای پیشین شرکت به سمت هیچ گونه افشایی متمایل نشده است این تاثیر افزایش یا کاهش می یابد. مطالعه ما به بررسی سوالات تحقیق در زمینه محیط افشای مستمر استرالیا (CD) می پردازد هر چند یادآوری می شود که تعهدات CD مربوط به بسیاری از کشورهای دیگر از جمله کانادا، هنگ کنگ، نیوزیلند، سنگاپور و انگلستان می باشد. مقررات CD استرالیا مستلزم آن است که شرکت اطلاعاتی را که یک شخص معقول انتظار دارد که یک تاثیر مهم بر قیمت و یا ارزش اوراق بهادار آنها داشته باشد به سرعت افشا نماید، جز اینکه استثنائات خاص از جمله که فرد منطقی انتظار دارد که اطلاعات فاش نشوند انجام گیرد. علیرغم اهمیت مفهوم سرمایه گذار منطقی، شواهد تجربی کمی در مورد تاثیر آن بر قضاوت فراهم کنندگان، کمیته های حسابرسی یا حسابرسان وجود دارد (برای یک استثنا التریو، کانگ، و پیچر، ۲۰۱۵ را ببینید که دیدگاه قضاوت حسابرسان را بررسی می کند).
پژوهش در روان شناسی نشان می دهد هنگامی که افراد توانایی توجه به دیدگاه شخص دیگر را دارند (دیویس، ۱۹۸۳؛ اپلی، ۲۰۰۸؛ اپلی و کاروسو، ۲۰۰۹؛ کیسار و بار ، ۲۰۰۲)، ممکن است با مشکلاتی فراتر از دیدگاه خود برای در نظر گرفتن حقایق از دیدگاه دیگری روبرو شوند (به عنوان مثال، اپلی و کاروسو،۲۰۰۹؛ اپلی، کیسار، بوون، و گیلوویچ، ۲۰۰۴). علاوه بر این، پژوهش روانشناختی در مورد تاثیر استدلال انگیزه نشان می دهد که افراد در ارزیابی اطلاعات و قضاوت بی طرفانه زمانی که آنها در رسیدن به یک نتیجه خاص سهیم هستند با مشکلاتی روبرو می شوند (کوندا،۱۹۹۰). به عنوان مثال، افراد شواهدی را که از نتایج مورد نظر آنها برای مهم تر بودن حمایت می کند و داشتن پیامدهای استوار تر از شواهد متناقض با نتیجه مورد نظر خود قضاوت می کنند (به عنوان مثال، دیتو و لوپز، ۱۹۹۲؛ لورد، راس، و لپر، ۱۹۷۹). تحقیق حسابداری کشف می کند که، با توجه به ابهام کافی، قضاوت های حرفه ای حسابداری برای تاثیرات استدلال هیجانی دارای انگیزه آسیب پذیر می باشند (هکنبرک و نلسون، ۱۹۹۶؛ کادوس، کندی، و پیچر، ۲۰۰۳ ؛پیچر ، پییرسی، ریچ، و تابز، ۲۰۱۰) و قبل از اولویت های از قبل موجود برای رسیدن به یک نتیجه مورد نظر به طورغیر مستقیم قضاوت های افراد باتجربه از طریق شیوه ای که در آن اطلاعات مورد بررسی قرار می گیرند تحت تاثیر قرار می دهند (به عنوان مثال، ویلکس، ۲۰۰۲). زمانیکه مدیران اولویت های روشن در مورد انتخاب های گزارش گری مالی خود دارند (بمبر و همکاران، ۲۰۱۰)، ما استدلال میکنیم زمانیکه مدیران دیدگاه یک سرمایه گذار منطقی را مد نظر قرار نمی دهند آنها ممکن است از عدم قطعیت در مورد یک مسئله افشا برای توصیه افشای نفی شخصی تا زمانی که خروجی افشا آنها توجیه پذیر باشد استفاده نمایند. مقاله ما گزارش نتایج حاصل از دو آزمایش راگزارش می دهد. در آزمایش اول، ما دستکاری اینکه آیا مدیران برای بررسی دیدگاه یک سرمایه گذار منطقی (ترغیب در مقابل عدم ترغیب) و دانش سیاست افشای پیشین شرکت (شناخته شده، اینکه اولویت گذشته آن به سمت هیچ افشایی متمایل نمی شود، در مقابل ناشناخته) جهت بررسی تاثیر بر قضاوت های افشا برای یک موضوع جدید افشای ذهنی تحریک می شوند
Abstract
Security laws and accounting standards suggest that reasonable investors’ expectations are an important consideration for disclosure judgments. Regulators have expressed concerns that many disclosure judgments are made without adequate consideration of how investors would evaluate the information. However, the psychological literature suggests that individuals may face difficulties considering the facts from another’s perspective. We conduct two experiments to examine whether prompting managers to take the perspective of a reasonable investor affects their disclosure recommendations of a probable negative change in their company’s earnings expectations, and whether this effect is impacted by the firm’s prior disclosure policy (known that its past preference to be biased towards no disclosure versus unknown). We find that experienced managers are more likely to recommend disclosure when they are prompted to take the perspective of a reasonable investor than when they are not and this effect is stronger when the firm’s prior disclosure policy is unknown.