کد محصول: PSR23
تعداد صفحات : ۱۹ صفحه
فرمت فایل WORD
قیمت: ۱۸۰۰۰ تومان
مبانی و چارچوب نظری، پیشینه تحقیق داخلی و خارجی در مورد خود کنترلی
فهرست مطالب
خود کنترلی ۲
۲-۵-۱ مفهوم خودکنترلی در نظریه یادگیری اجتماعی راتر ۶
۲-۶ انواع کنترل و نظارت ۹
۲-۶-۱ کنترل پیش از عمل ۹
۲-۶-۲ کنترل سکانی ۹
۲-۶-۳ کنترل تفکیکی(بلی- خیر) ۹
۲-۶-۴ کنترل بعد از عمل ۱۰
۲-۷ ارزیابی انواع کنترل ۱۰
۲-۸ مراحل فرآیند خودکنترلی ۱۱
۲-۸-۱ تعیین معیار یا استاندارد ۱۱
۲-۸-۲ سنجش عملکرد ۱۲
۲-۸-۳ تشخیص انحرافات از طریق تطبیق عملکرد با استاندارد ۱۲
۲-۸-۴ انجام اقدامات اصلاحی ۱۲
۲-۹ پیشینه عملی پژوهش ۱۳
۲-۹-۱ مطالعات انجام شده در ایران ۱۳
۲-۹-۲ مطالعات انجام شده در خارج از ایران ۱۶
منابع فارسی ۱۹
منابع انگلیسی ۲۳
بخشی از پروژه
خود کنترلی
مفهوم خودکنترلی ، به شکل های بسیاری در سراسر تاریخ بشر ظاهر شده است. تراژدی های یونان باستان، آکنده از پندارههای درماندگی بشر در برابر خدایان و یا سرنوشت بود. نمایشنامههای شکسپیر، هم نمایشگر سرنوشت محزون از پیش تعیین شده، و هم نمایانگر ارادهی آزاد است. فیلسوفان، با مفهوم هستهی کنترل تحت عنوان جبرگرایی در برابر ارادهی آزاد، دست به گریبان بودهاند. جامعه شناسان آن را به عنوان خودمختاری در برابر خود بیگانگی و یا ناتوانی نام بردهاند و روانشناسان از آن به عنوان رفتارگرایی در برابر ذهن گرایی نام برده اند. نیچه ، قدرت را مهمترین پدیده روانشناختی نامیده است و آدلر در نظام روانشناسی فردی خود بیان کرده است که مبارزه کردن برای کنترل شخص بر سرنوشت خود، مهمترین انگیزش است و هر شخص بدون احساس چنین کنترلی دچار عقدهی حقارت، خواهد بود و ممکن است درصدد جبران بیش از حد تلاشهای خود برای رسیدن به حس کنترل یا غلبه باشد. همهی اینها به عقیدهی ساموئل بال (۱۹۹۴؛ به نقل از راتر، ۱۹۶۶)، مبین ریشههای تاریخی و نظری هستهی کنترل میباشد. با این وجود سازهی خود کنترلی را نخستین بار فارز (۱۹۵۷؛ به نقل از راتر، ۱۹۶۶) و راتر (۱۹۶۶) به شیوهی علمی وارد واژگان روانشناختی کردند. این سازه، در مطالعات مربوط به انگیزش، به گونه فزایندهای اهمیت نظری و علمی بدست آورده است. سازه خود کنترلی ریشه در نظریهی یادگیری اجتماعی دارد. در این نظریه، تقویت به عنوان تعیین کنندهی رفتار شناخته شده است و ادراک فرد در مورد منبع این تقویت عنصری اساسی در تعیین رفتار است. به عبارت دیگر، به عقیدهی راتر ادراک فرد از تقویت (پاداش یا تنبیه)، یک ویژگی دو ارزشی را به وجود میآورد. بدین معنی که در هر رفتاری این دو ارزش (دو قطب) نمیتواند با هم وجود داشته باشند. این متغیر دو قطبی خود کنترلی درونی در مقابل خود کنترلی بیرونی است.
مفهوم خودکنترلی که در سال۱۹۷۴توسط اشنایدر گسترش یافت، به این معنی است که یک شخص در موقعیت خود چه قدر انعطاف پذیر یا چه قدر پایدار است (کاشال و کوانت، ۲۰۰۶). اشنایدر بیان کرد، مردم در یک بحث کلی به دو دسته تقسیم می شوند: افراد با خودکنترلی بالا و افراد با خودکنترلی پایین که هر کدام ویژگی هایی دارند. برخی از افراد نسبت به موقعیت های اجتماعی حساس هستند و ظاهر خود را متناسب با موقعیت رایج تنظیم می کنند، این افراد را با خودکنترلی بالا می نامیم. در مقابل افرادی هستند با خودکنترلی پایین که تمایل دارند فکر و احساس خود را بیان نمایند، تا اینکه آن را متناسب با موقعیت سازماندهی کنند (اشنایدر، ۱۹۷۴).
خودکارآمدی نقش بسیار مهمی در رفتار دارد. به گونهای که حتی اگر فرد نگرشهای مثبت در مورد یک رفتار داشته باشد و انتظار تایید آن را نیز داشته باشد، در صورتی که احساس کند اجرای آن رفتار فراتر از توانایی و کنترل اوست، آن عمل را انجام نمیدهد. بر اساس این دیدگاه تفکیک دو نوع خود کارآمدی ضروری است. یکی به معنای عقاید و باورهای فرد درباره توانایی خود در به دست آوردن و استفاده از مواد است که به آن خودکارآمدی مصرف گویند. نوع دیگر، خودکارآمدی امتناع است که بیانگر باور فرد در مورد توانایی مقاومت در برابر فشار اجتماعی برای مصرف مواد است. بر همین اساس، اگر هم فرد قصد انجام رفتار نداشته باشد، ممکن است به دلیل فقدان مهارتهای امتناع از فشار همسالان و عوامل اجتماعی- محیطی، اقدام به انجام رفتار پرخطر نماید. همچنین، یافتههای پژوهشی حاکی از این است که بین خودکارآمدی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان رابطه معناداری وجود دارد (دولان و همکاران، ۲۰۰۸؛ تات ، ۲۰۰۸؛ مک کلار و همکاران، ۲۰۰۸).