کد محصول: M189
قیمت فایل ترجمه شده: ۱۰۰۰۰ تومان
تعداد صفحه انگلیسی: ۱۶
سال نشر: ۲۰۱۰
تعداد صفحه ترجمه فارسی: ۲۲ صفحه word
عنوان فارسی:
مقاله ترجمه شده : جنبه مبهم روابط خریدار- فروشنده: یک نگرش سرمایه ی اجتماعی
عنوان انگلیسی:
The dark side of buyer–supplier relationships: A social capital perspective
چکیده فارسی:
چکیده ترجمه نشده
مقدمه
ادبیات مدیریت زنجیره تامین (SCM) از نظر ارزش روابط همکاری خریداری- فروشنده صحیح و غیر مبهم می باشد (برای مرور، نگاه کنید به terpendet al, 2008 ; Chen & paulraj, 2004). محققان SCM چگونگی ایجاد ارزش برای شرکت های مشارکت کننده در همکاری BSRS را مطالعه نموده اند (Autry and Griffis, 2008; Cousins et al., 2006; Cousins and Menguc, 2006; Krause et al., 2007; Lawson et al., 2008; Min et al., 2008).. این محققان پیشنهاد می کنند که ایجاد سرمایه اجتماعی بین خریدار و فروشنده دسترسی به منابع موجود در روابط آنها و نفوذ را میسر می سازد. آنها اینکه سرمایه اجتماعی احتمال تعارضات را کاهش می دهد و رفتار مشارکتی را به دلیل کمک آن به بصیرت اشتراک گذاشته، روابط اعتماد شده و گره ای اجتماعی ارتقاء می دهد، برجسته می نمایند.
به هرحال، ملاحظه ی بیشتر نیازمند به مسلم بودن برای ریسک ها و پیامدهای منفی بالقوه مرتبط با سرمایه اجتماعی می باشد، که ما باید به آنها به عنوان جنبه ی مبهم سرمایه اجتماعی اطلاق نماییم. روانشناسان (Granovetter, 1985; Portes and Sensenbrenner, 1993) و دانشمندان استراتژی (Adler and Kwon, 2002; Gargiulo and Benassi, 1999; Uzzi 1997) ما را از حضور جنبه ی مبهم آگاه می سازند. با توجه به جنبه ی مبهم سرمایه اجتماعی در BSRS استنتاجات مدیریت مهمی وجود دارد، مسلم است که شرکت های خریدار به طور قابل ملاحظه ای منابع را در ایجاد سرمایه اجتماعی با عرضه کنندگان آنها سرمایه گذاری می کنند (Adler and Kwon, 2002; Autry and Griffis, 2008). سرمایه اجتماعی سخت بدست آمده (hard-earned) ممکن است در حقیقت به از دست دادن هدفمندی (Locke, 1999)رفتاری فرصت گرایانه (Granovetter, 1985)، تصمیم گیری ضعیف (Grover et al., 2006; McFadyen and Cannella, 2004) منتهی گردد. بنابراین، فراخوانی کوکورانه ایجاد سطوح بالاتر سرمایه اجتماعی در BSRS می تواند به اتلاف منابع و محروم سازی و ناامیدی منتهی گردد (Portes and Landolt, 1996)، و ارتقاء تکنیک کننده سرمایه اجتماعی ممکن است واقعا به جای ارتقاء عملکرد آسیب بزند. اهداف مطالعه ی ما هم جنبه های مبهم و هم روشن همکاری BSRS را مورد ملاحظه قرار می دهد. برخی شرکت های پیشرو ممکن استاین دیدگاه را اعمال کنند. به عنوان مثال، تویوتا و جانسون از روابط همکاری (تعادل) خود را از ۱۹۸۴ زمانی که تویوتا، و بعد ساختاری شامل الگوهای روابط بین عاملان است. در این بخش، ما ادبیات حاضر از ۳بعد سرمایه اجتماعی را مرور می کنیم. ما سپس بر مبنای نتایجی که سرمایه اجتماعی می تواند به اندازه فعالیت های مانع شده که مستلزم بهبود عملکرد هستند تسهیل می نماید. استنتاجات عملکردی را مورد ملاحظه قرار می دهیم.
ما از ادبیات SCM تحت جنبه ی روشنی از همکاری BSRها با توجه به جنبه روشن و مبهم در یک مدل منفرد استفاده کردیم. ما سپس به صورت تئوریکی و تجربی به وسیله ی استفاده از مفهوم سرمایه اجتماعی انجام دادیم. در راستای پژوهش های قبلی (e.g., Krause et al., 2007; Lawson et al., 2008)، ما می پذیریم که ایجاد سرمایه ی اجتماعی در BSRها اثر مثبت بر عملکرد خریدار، حداقل در شروع آن دارد. با این وجود ما دقت تئوریکی بیشتری برای این استدلال ارائه کردیم. ما فرض می کنیم سینرژی های برخاسته از سرمایه ی اجتماعی انبوه برای محوریت قرار دادن تقلیل بازده ها هستند. ارزش سرمایه ی اجتماعی ممکن است با تنزل آغاز گردد و نرخ سودها به عنوان ریسک های ذاتی کاهش یابند و هزینه ها سرمایه اجتماعی افزایش یابد. به عنوان یک نتیجه، ما فرض کردیم که ذخیره ی سرمایه اجتماعی عملکرد را به نقطه ای که ریسک ها افزایش می یابند و هزینه ها مزایا را جبران می کنند بهبود می بخشد و براساس این نقطه نظر عملکرد خریدار نزول می یابد. ما سپس پیشنهاد کردیم که رابطه ی بین سرمایه اجتماعی و عملکرد به جای اثر خطی، اثر غیرخطی (منحنی) دارد. این رابطه ی غیرخطی ممکن است همچنین اینکه چرا برخی مطالعات مکانیزم های همکاری در BSRها را آنالیز می کنند. برای نشان دادن دستاوردهای عملکردی مورد انتظار غیر دسترس می نماید (Gulati and Sytch, 2007; Petersen et al., 2005; Swink et al., 2007).
علاوه بر آن، مطالعات قبلی آنالیز سرمایه ی اجتماعی به بعد رابطه ای آن محدود کرده اند (Cousins et al., 2006; Johnston et al., 2004) یا بعد ساختاری (Capaldo, 2007)، یا ترکیبی از این دو (Autry and Griffis, 2008; Lawson et al., 2008). مطالعات اندکی همه ی سه نوع از سرمایه ی اجتماعی را در یک مدل منفرد بررسی نموده اند (Nahapiet and Ghoshal, 1998). مطالعه ی حاضر سه نوع از سرمایه ی اجتماعی ادراکی (مانند فرهنگ مشترک و اهداف)، ارتباطی (مانند اعتماد، دوستی، احترام) و ساختاری (مانند گره های اجتماعی) را بررسی می نماید. بنابراین راه های مختلفی که این نوع ها بر خروجی عملکرد تاثیر می گذارند را مورد نظر قرار می دهیم.
Abstract
The literature on supply chain management (SCM) has consistently promoted the “bright side” of collaborative buyer–supplier relationships (BSRs). Based on the social capital argument, SCM scholars have investigated how a buyer can gain access to and leverage resources through its collaborative BSRs. Our study extends this research stream by considering the “dark side” of social capital in BSRs. It evaluates how social capital in its cognitive, relational, and structural forms contributes to or impedes value creation within BSRs. Both primary survey measures and secondary objective measures have been used in data analysis. The results show the presence of both the bright side, confirming the existing literature, and the dark side, extending the literature. There is an inverted curvilinear relationship between social capital and performance: Either too little or too much social capital can hurt performance. This study confirms that building social capital in a collaborative BSR positively affects buyer performance, but that if taken to an extreme it can reduce the buyer’s ability to be objective and make effective decisions as well as increase the supplier’s opportunistic behavior. Our study also examines how a buyer can delay the emergence of the dark side. It opens up new research avenues in the collaborative BSR context and suggests directions for future research and practice.