کد محصول: PSR69
تعداد صفحات : ۳۶ صفحه
فرمت فایل WORD
قیمت: ۲۲۰۰۰ تومان
مبانی و چارچوب نظری، پیشینه تحقیق داخلی و خارجی در مورد خودکشی
فهرست مطالب
خودکشی ۲
۲-۱-۲-۱- تعاریف خودکشی ۲
۲-۱-۲-۲- رویکردهای خودکشی ۳
رویکرد جامعهشناسی ۴
رویکرد مردم شناختی ۵
رویکرد روانشناختی ۶
رویکرد روانپزشکی ۶
رویکرد زیستی خودکشی ۷
رویکرد شناختی ۷
۲-۱-۲-۳- علت شناسی خودکشی ۹
عوامل مستعدکننده: ۹
عوامل آشکارساز: ۹
عوامل تداوم بخش: ۱۰
۲-۱-۲-۴- انواع خودکشی ۱۰
الف) خودکشی انجام یافته: ۱۰
ب) اقدام به خودکشی: ۱۱
ج) افکار خودکشی: ۱۱
الف ) خودکشی دگرخواهانه: ۱۱
ب )خودکشی خودخواهانه: ۱۲
ج) خودکشی ناشی از بیهنجاری: ۱۲
د)خودکشی ناشی از تقدیر: ۱۲
۲-۱-۲-۵- عوامل مرتبط با خودکشی ۱۳
خودکشی و عوامل روانشناختی ۱۳
خودکشی و عوامل اقتصادی ۱۴
خودکشی و دین ۱۴
خودکشی و تقلید ۱۵
خودکشی و عوامل سیاسی ۱۶
خودکشی و تغییرات اجتماعی ۱۶
خودکشی و نهاد خانواده ۱۷
پیشینه تحقیقاتی در خصوص ارتباط متغیرهای شخصیت و خودکشی ۱۷
الف: منابع فارسی ۳۶
ب : منابع انگلیسی : ۴۲
بخشی از پروژه
خودکشی
خودکشی یکی از معضلات اجتماعی است که امروزه با توجه به پیچیدهتر شدن تعاملات و ارتباطات در بیشتر جوامع رو به افزایش است آمارها نشانگر آن است که نابسامانیهای اجتماعی، ناملایمات زندگی و عدمتوانایی مقابله با مشکلات از جمله دلایلی است که به ویژه مردان را در معرض بسیاری از آسیبهای روانی و تمایل به خودکشی قرار میدهد (پورافکاری، ۱۳۷۳).
بالا رفتن میزان آن نزد گروهها، اقشار و طبقات مختلف اجتماعی، نگرانی فزایندهای را برای جوامع امروز به وجود آورده است. امروزه خودکشی، خصوصاً در جوامع صنعتی در ردیف پنج علت اول مرگ و میر قرار دارد. خودکشی هشتمین علت مرگ و میر در ایالت متحده و دومین علت مرگ در فاصله سنی ۱۴ تا ۲۵ سال در آمریکاست. میزان خودکشی در سالمندان نیز افزایش یافته و هم اکنون میزان خودکشی سالمندان در سطح بینالمللی ۱۱- ۷ و در آمریکا ۱۶ نفر در هر صد هزار نفر تخمین زده میشود. پدیده خودکشی یک ناهنجاری اجتماعی است که در ایران نیز شیوع دارد. کارشناسان سازمان بهزیستی کشور رتبه جهانی ایران را در خودکشی ۵۸ اعلام نمودهاند (محمدی و سعادتی، ۱۳۸۳).
خودکشی یک رفتار بدون مقدمه نیست. از جمله خصوصیات افرادی که خودکشی میکنند شامل: ناتوانی آنان در یافتن راه حل مسائل، فقدان راهبردهای مدارا برای کنار آمدن با عوامل استرسزای اضطراری، عدم انعطافپذیری و محدودیت تعداد راه حلهای ارائه شده از طرف آنها، است (نوروزی، ۱۳۷۳).
۲-۱-۲-۱- تعاریف خودکشی
خودکشی از زمان آغاز تاریخ بشر وجود داشته است. این رفتار خاص بشر نبوده و در سایر ردههای جانوری هم وجود دارد. انگیزههای خودکشی و تکرار آن متفاوتند. امروزه در جوامع غربی، خودکشی یک مسئله تصادفی و بی اهمیت نیست، بلکه راهی برای گریز از مشکلات یا بحرانی است که باعث رنج و فشار شدید روی فرد شده است. طبق گفته ادوین اشنایدمن ، خودکشی با یک نیاز برآورده نشده، احساس ناامیدی و درماندگی، کشمکش بین فردی و استرس غیر قابل تحمل، محدودیت در درک نظرات، اعتقادات و احساس نیاز به فرار همراه میباشد و خودکشی کننده با این عمل، علائمی را که بیانگر رنج و فشار اوست به دیگران منتقل میکند (سادوک و کاپلان، ۲۰۰۷).
خودکشی دارای ریشه لاتین بوده و مرکب از دو لغت «سویی » به معنی خود و «سیدر » به معنی کشتن میباشد که برای اولین بار توسط دفونن فرانسوی در سال ۱۷۳۷ به کارگرفته شد. بر اساس تعریف مورد توافق جهانی، خودکشی تنها راه و آخرین راه از بین بردن خودآگاهانه فرد است (پورافکاری، ۱۳۷۳).
امیل دورکیم خودکشی را چنین تعریف میکند: «خودکشی عبارت است از هر نوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار مثبت یا منفی خود قربانی است که میدانسته چنین نتیجهای را به بار میآورد». به گفته اشنایدمن خودکشی عمل آگاهانه آسیب رساندن به خود است که میتوان آن را یک ناراحتی چند بعدی در انسان نیازمندی دانست که برای مسئله تعیین شده او، این عمل بهترین راه حل تصور میشود (محمدی و سعادتی، ۱۳۸۳).
۲-۱-۲-۲- رویکردهای خودکشی
خودکشی یکی از موضوعات مشترک مورد توجه بین جامعهشناسان، روانشناسان و روانپزشکان است و هر کدام از منظرگاه خود به آن مینگرند. وجه مشترک بین این چند گروه در رابطه با خودکشی توجه به این موضوع به عنوان یک پاتولوژی یا یک ناهنجاری میباشد (کاپلان و سادوک، ۱۳۸۲). از قرن نوزدهم به بعد در مورد تبیین و سببشناسی خودکشی رویکردهای مختلفی رو به روی هم قرار گرفتند و در مورد عوامل مؤثر بر آن به بحث پرداختند.
رویکرد جامعهشناسی
هر چند به نظر میرسد که خودکشی شخصیترین عملی است که انسان میتواند انجام دهد اما روابط اجتماعی نقش مهمی در ایجاد آن دارند و خودکشی نیز اثرات اجتماعی عمیقی بر جای میگذارد. از یک نگاه در خودکشی فرد به سوی خود نشانه میرود اما از نگاه دیگر تهاجمی به سوی دیگران است. جامعهشناسان معتقدند که عملی به ظاهر ضد اجتماعی مانند خودکشی (که به طور طبیعی توسط فرد بدون ارتباط با دیگران، انجام میگیرد) پیوسته تابع قواعد و الگوهای خاصی که فرد به آن تعلق دارد، القا میشود. برای تبیین عمل خودکشی گروهی از جامعهشناسان فقط به عوامل اجتماعی بیرونی تاکید دارند (حسینی، ۱۳۷۸).
مطالعه خودکشی نشان میدهد که عمل انسان هر چند که فردی باشد با سایر انسآنها تداخل دارد. شناخت فرد جدا از محیط و جامعهای که در آن زندگی میکند، شناخت کامل و دقیقی نیست. در جامعهشناسی خودکشی به عنوان علامت یک بیماری اجتماعی شناخته میشود. اغلب جامعهشناسان بیان کردهاند که خودکشی به علت متلاشی شدن ارتباطها و انزوای اجتماعی است (تایلر ، ۱۳۷۶).
از این دیدگاه خودکشی یک پدیده اجتماعی و یا به عبارت بهتر یک آسیب اجتماعی است و دلایل آن را باید در ساختار و مناسبات اجتماعی جستجو کرد. با توجه به ارتباط تنگاتنگی که بین فرد و جامعه وجود دارد، ساخت و روابط اجتماعی بر افراد تاثیر میگذارد و در واقع رفتارهای هر فرد بازتابی از ساختار و مناسبات اجتماعی هر جامعه است. عوامل مهم اجتماعی– فرهنگی موثر بر مبنای رویکرد جامعهشناختی به شرح زیر میباشد: (سازمان بهزیستی، ۱۳۷۵).
– عواملفرهنگی: فروپاشی نظام ارزشی سنتی، تحمیل ارزشهای فرهنگی، بیگانگی و تعارض ارزشهای فرهنگی، فرد گرایی، اختلال در نظام اجتماعی.
– عواملاقتصادی: فقر، بیکاری، کمکاری، محرومیت، ناامنی شغلی، مشکلات مسکن، تورم، تغییر ساختار اقتصادی جامعه.
– عواملاجتماعی: افزایش جمعیت، مهاجرت، جنگ، تبعیض (نژادی، جنسی، مذهبی)، مردسالاری، بیسوادی، مشکلات مربوط به ازدواج، اوقات فراغت.
از این دیدگاه برای پیشگیری از خودکشی و کاهش آن، راهحلی صرفاً فردی وجود ندارد بلکه تغییر مناسبات روابط اجتماعی– اقتصادی، بهبود وضع زندگی مردم، رفع تنگناهای موجود، از اقدامات ضروری و اساسی در این زمینه است (همان منبع).