اطلاعیه

برنامه ریزی استراتژیک-مبانی و چارچوب نظری، پیشینه تحقیق داخلی و خارجی

کد محصول: PMD106

تعداد صفحات :  ۴۴    صفحه

فرمت فایل WORD

قیمت:     ۱۳۰۰۰   تومان

دانلود فایل بلافاصله بعد از خرید

مبانی و چارچوب نظری، پیشینه تحقیق داخلی و خارجی در مورد برنامه ریزی استراتژیک 

فهرست مطالب

برنامه ریزی استراتژیک         ۳

الف) برنامه ریزی استراتژیک:  ۳

ب) برنامه ریزی ترفندی:       ۳

ج) برنامه ریزی عملیاتی:       ۴

۲-۲ – لزوم برقراری برنامه ریزی استراتژیک در سازمانها     ۷

۲-۳ -الگوهای رایج برنامه ریزی استراتژیک  ۹

۲-۳-۱ -الگوی برنامهریزی استراتژیک استونر و فریمن       ۹

شکل (۲-۱): الگوی برنامهریزی استراتژیک استونر و فریمن  ۱۱

۲-۳-۲ -الگوی برایسون       ۱۲

شکل (۲-۲): الگوی برنامهریزی استراتژیک برایسون  ۱۴

۲-۳-۳ -الگوی برنامهریزی استراتژیک سازمان جهانی بهداشت      ۱۴

۲-۳-۴ -الگوی گوداشتاین و همکاران         ۱۶

۲-۳-۵ -الگوی برنامهریزی استراتژیک دانکن و همکاران     ۱۸

۲-۳-۶ -الگوی برنامهریزی استراتژیک وایتمن        ۲۱

۲-۳-۷ -الگوی برنامهریزی استراتژیک پیگلز و روجر ۲۲

۲-۴ -تفکر استراتژیک ۲۴

۲-۵-تحول رویکردهای راهبرد         ۲۴

جدول( ۲-۱): مکاتب ۱۰ گانه راهبرد از دیدگاه میتنزبرگ   ۲۸

۲-۶ -تفکر استراتژیک و ابعاد آن      ۲۹

جدول( ۲-۲): الگوهای تفکر استراتژیک و فرایند آنها ۳۳

جدول(۲-۳): مقایسه تفکر استراتژیک سنتی برنامهریزی استراتژیک ۳۴

۲-۷ -الگوهای مدیریت استراتژیک در بخش عمومی ۳۵

۲-۸ -کاربست مدیریت استراتژیک در سازمان‌های دولتی    ۳۸

۲-۹- رشد یافتگی ورشد نیافتگی آرگریس   ۳۹

۲-۱۶ -پیشینه تحقیق         ۴۰

۲-۱۶-۱-تحقیقات انجام شده خارجی         ۴۰

۲-۱۶-۲ -تحقیقات انجام شده داخلی         ۴۲

منابع فارسی   ۴۴

منابع غیر فارسی       ۴۷

بخشی از پروژه

برنامه ریزی استراتژیک

یکی از روش های شناسایی ماهیت برنامه ریزی استراتژیک بررسی تفاوت آن با سایر روش های برنامه ریزی است. امروزه در سازمان های پیشرفته و در سطوح مختلف سازمان ها، برنامه ریزی به سه صورت اساسی برنامه ریزی استراتژیک، برنامه ریزی ترفندی  و برنامه ریزی عملیاتی  به شرح زیر جلوه گر می شود.

الف) برنامه ریزی استراتژیک:

در این برنامه ریزی، اهداف و خطوط کلی و رسالت سازمان در بلندمدت تعیین می شود. این نوع برنامه ریزی جامعیت داشته و در سطوح عالی سازمان شکل می گیرد؛ در این نوع برنامه ریزی چارچوبی مشخص برای برنامه-ریزی ترفندی و برنامه ریزی عملیاتی ترسیم می شود. این برنامه دارای دید بلندمدت است. در حکم چتری است که کل سازمان را به نحوی در بر می گیرد.

ب) برنامه ریزی ترفندی:

این برنامه ریزی که در آغاز در سازمان های نظامی به کار گرفته شد، فرایندی است که به وسیله آن، مدیراندسته ای از فعالیت های مرتبط را در اجرای یک راهبرد تصویر می کنند. به عبارت دیگر، برنامه ریزی ترفندی به مسائلی مربوط می شود که برای رسیدن به هدف هایی، توسط برنامه ریزان سطوح عالی سازمان ترسیم می شوند. این نوع برنامه ریزی شامل تدوین هدف ها و انتخاب وسایل لازم برای دستیابی به آن هدف ها است. چارچوب زمانی برنامه ریزی ترفندی، کوتاه تر از برنامه ریزی استراتژیک است. در نهایت، این برنامه ریزی به وسیله سطوح میانی سازمان انجام می گیرد.

ج) برنامه ریزی عملیاتی:

فرایندی است که به وسیله آن، مدیران اجرایی، فعالیت و گام های ویژه ای را در راستای رسیدن به اهداف مورد نظر ترسیم می کنند. برنامه ریزی عملیاتی چارچوب زمانی کوتاه تری نسبت به دو برنامه ریزی استراتژیک و ترفندی دارد؛ این نوع اغلب توسط مدیرانی صورت می گیرد که مسئولیت محدود برای اجرای هدف های محدود دارند.

لازم به ذکر است که مرز بین برنامه ریزی استراتژیک، ترفندی و عملیاتی کاملاً روشن نیست؛ تفاوت بین این سه برنامه ریزی نسبی است.

در خصوص تفاوت بین برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی بلندمدت  می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

۱-      برنامه ریزی بلندمدت تنها بر بخش هایی از سازمان تمرکز دارد؛ اما گستره برنامه ریزی استراتژیک سراسر سازمان را در بر می گیرد. تمایز دیگر این که برنامه ریزی بلندمدت آینده را به صورت انتخابی می نگرد؛ در صورتی که برنامه ریزی استراتژیک آینده را به صورت کلی در نظر می گیرد؛

۲-      برنامه ریزی بلندمدت به طور کلی تصویری است از وضعیت مطلوب آینده و تداوم یا گستره چیزی که از قبل وجود داشته است. این وضعیت ها یا اهداف نهایی، تصویری مطلوب از آینده یا گستره ای از وضعیت موجود هستند. تحقق این اهداف ممکن است نیازمند انجام تغییراتی در برخی از روش های انجام کار یا افزایش در هزینه های مالی و منابع انسانی باشد؛ اما فعالیت اساسی سازمان همچنان یکسان باقی می ماند؛ این امر در برنامه ریزی استراتژیک صادق نیست؛

۳-      برنامه ریزی استراتژیک، به دلیل بروز تغییر یا تغییرات مهم در محصولات یا خدمات آینده سازمان مطرح می-شود. با تغییر محیطی که سازمان در آن عمل می کند، کارکنان سازمان احساس می کنند فرصت جدیدی برای انجام برخی امور تازه یا متفاوت وجود دارد که در واقع تداوم امور قبلی نیستند. این حرکت به سوی زمینه ای جدید یا بعدی تازه، گام یا جهش به درون چیزی ناشناخته است؛ این همان چیزی است که از آن به عنوان برنامه ریزی استراتژیک نام برده می شود؛

۴-      برنامه ریزی استراتژیک درصدد شناسایی و حل مسایل استراتژیک است؛ در حالی که برنامه ریزی بلندمدت بر تعیین اهداف، مقاصد و تدوین برنامه های عملیاتی برای نیل به این اهداف تأکید دارد؛

۵-      برنامه ریزی استراتژیک بیشتر از برنامه ریزی بلندمدت بر ارزیابی محیط داخل و خارج سازمان تأکید دارد؛

۶-      برنامه ریزی استراتژیک نیازمند تغییرات کیفی بوده و شامل تعداد زیادی برنامه است که براساس مقتضیات محیط انجام خواهند شد؛ در حالی که برنامه ریزی بلندمدت شامل انتظارات معینی است که براساس وضعیت موجود تدوین می شود.

برنامه ریزان استراتژیک معمولاً محدوده احتمالی از آینده ممکن را در نظر گرفته، تصمیمات و فعالیت های خود را در این محدوده به عمل می آورند؛ در حالی که برنامه ریزان بلندمدت یک آینده قطعی را برای خود در نظر گرفته، برنامه ها و فعالیت های خود را برای آینده ای که بیشترین احتمال وقوع را دارد، تنظیم می نمایند؛ در صورت بروز تغییراتی در آینده فرضی، امکان اصلاح چنین برنامه ای وجود ندارد؛

۷-      برنامه ریزی استراتژیک بیش از برنامه ریزی بلندمدت، آینده مدار است؛

۸-      برنامه ریزی استراتژیک، یک فعالیت پیچیده بوده و نیازمند مشارکت مدیران تمام سطوح سازمانی است. این مدیران نقش فعالی در برنامه ریزی استراتژیک و سنجش عملکردها (شامل تنظیم و گسترش نظام مدیریت عملکرد سازمان) دارند؛

۹-      برنامه ریزی استراتژیک باید پاسخگوی فعالیت های سازمانی در قبال تغییرات محیط باشد؛ چرا که محیط در بخش های غیر انتفاعی می تواند به شکل پیش بینی نشده ای تغییر کند. تأکید برنامه ریزی استراتژیک بر تصمیم-گیری است؛ چرا که تصمیم گیری مناسب، توانایی سازمان را در واکنش به تغییرات محیط افزایش می دهد.

برنامه ریزی استراتژیک به دلیل ویژگی های خود همچنین با برنامه ریزی عملیاتی تفاوت های بنیادی دارد؛ در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:

۱-      اصولاً برنامه ریزی عملیاتی در سطوح میانی و پایه شکل می گیرد؛ در حالی که برنامه ریزی استراتژیک در سطوح عالی سازمان تدوین می شود؛

۲-      تأکید برنامه ریزی عملیاتی بر کارایی و بازدهی است؛ در حالی که برنامه ریزی استراتژیک بر اثربخشی تأکید دارد. منظور از اثربخشی آن است که هدف های اصلی و اساسی تعیین شوند و به آنها دست یابیم؛ اما در کارایی، غرض آن است که با بیشترین بازدهی به هدف های تعیین شده برسیم. به تعبیر دیگر، در برنامه-ریزی استراتژیک با هدف اثربخشی می کوشیم تا کارهای درست را انجام دهیم؛ در حالی که در برنامه ریزی عملیاتی، با هدف کارایی، تلاش در این است که کارها به درستی انجام پذیرند؛

۳-      در برنامه ریزی عملیاتی بیشتر بر منافع فعلی سازمان تأکید می شود؛ در حالی که در برنامه ریزی استراتژیک توجه بر منافع آینده است. به عبارت دیگر، دید برنامه ریزی عملیاتی کوتاه مدت و دید برنامه ریزی استراتژیک بلندمدت است. در برنامه ریزی عملیاتی منابع و امکانات موجود سازمان در نظر گرفته می شود؛ در حالی که در برنامه ریزی استراتژیک به منابع و امکانات آینده سازمان چشم می دوزیم؛

۴-      در برنامه ریزی عملیاتی ساختار سازمانی و شرایط محیطی، با ثبات نسبی در نظر گرفته می شود؛ در حالی که در برنامه ریزی استراتژیک ساختار سازمانی منعطف و متناسب و همراه با تغییرات در طول زمان است؛

۵-      در برنامه ریزی عملیاتی روش های کار غالباً تجربه شده بوده و متکی به دستاوردهای گذشته است؛ در حالی که در برنامه ریزی استراتژیک، روش های نو و تجربه نشده نیز پا به عرصه می نهند؛

۶-      برنامه ریزی عملیاتی در مقایسه با برنامه ریزی استراتژیک خطر کمتری به همراه دارد (طبیبی و ملکی، ۱۳۸۲).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.